اين مقالات برگرفته از منابع مختلف است و به معناي تاييد آنها از نظر اين موسسه نمي باشد ، تنها براي اطلاع عموم است
زمزمه آمدن مديرعامل جديد تنش بزرگي در شركت به وجود آورده بود. اكنون براي شركت "متل" (بزرگترين سازنده اسباب بازي در جهان) كه هر روزه ميليونها دلار به خاطر خريد يك شركت نرمافزاري (در زمان مديريت قبلي) ضرر ميداد و 5 ماه را بدون مديرعامل گذرانده بود، چيزي از ارزش سهام آن باقي نمانده بود و بدتر از همه، روحيه كاركنانش در پايينترين حد خود بود، زمان تجديد تمركز بود ولي معلوم نبود كه آيا آقاي "اكرت" كه سالها مديرعامل صنايع غذايي "كرافت" بود و اكنون در حال پرواز به سمت متل است ميتواند شركت را از نو بسازد؟
مثل هر مدير تازهواردي كه وقتي به يك سازمان پر كشمكش قدم ميگذارد، با موجي از انتظارات روبرو ميشود و اولين رويارويي با هر يك از كاركنان ميتواند بالقوه به تنش بينجامد، او نيز مسئوليت مشكلي بر عهده داشت. از يك سو، كاركنان چشم به راه كسي بودند كه بتواند يك تنه شركت را دگرگون سازد و از سوي ديگر، ميترسيدند كه مبادا دست به ريزش زده و تغييرات تكبعدي را در سازمان آغاز كند. حتي معاون ارشد منابع انساني سازمان نيز بارها با خود ميانديشيد: "اين آدم، با تجربهاش در صنايع غذايي، از اسباببازي چه ميداند؟" غافل از اينكه او هر چه در مورد متل بود، مثل صدها گزارش تحليلي، مقالات متعدد و مطالب نشريات را خوانده و اين اهداف را براي متل به روشني در ذهن خود پرورانده بود:
ساختن نامهاي تجاري، كاهش هزينهها و توسعه منابع انساني.
البته واضح است كه تمركز روي كاركنان، براي بقاي متل بسيار حساستر بود و اين را اكرت به روشني ميدانست.
او براي جلب اعتماد همكاران، شيوهبسيار جالبي را به كاربرد: شيوه سفره آرايي در وقت نهار، يعني ايجاد فضايي مناسب براي گفتگويي صادقانه با استفاده از ابزاري كه منجر به مفاهمه شود. اين ابزارها عبارتبودند از: ذكر علتهاي تنش در سازمان و درخواست برخورد صادقانه، احترام به جا به تخصص ديگران، تشخيص تجربيات مشترك، عدم تمركز روي نظرات شخصي و توجه به حوزه تخصصي ديگران. اين شيوه، استعاره مناسبي براي سبك مديريتي او بود. وقتي كه چند نفر با هم غذا ميخورند، نه تنها از نظر جسمي، بلكه از لحاظ ذهني نيز تغذيه ميشوند. در اين حال، صرفنظر از مقام و موقعيت، همه با هم تبادل نظر كرده و عقايد خود را به اشتراك ميگذارند. اكرت نيز به تأثير معجزه آساي اين روش پي برده و همانا راز موفقيت او نيز همين بود. هدف او ايجاد محيطي آرام بخش بود تا در آنجا، همكاران خوراك ذهني خود را با او تقسيم كنند. به عقيده او براي اينكه اين ذهنيتها قرين موفقيت باشند، بايد سفره آرايي به خوبي انجام شود. در اولين جلسهاي كه او با يكي از معاونان متل داشت، با آنكه در ابتدا به نظر ميرسيد فضايي پرابهام بينآنها حاكم است ولي اكرت با ايجاد فضاي گفتگوي صادقانه و دو سويه، در مورد مهمترين مشكلات متل جويا شده و معاون شركت تا آنجا كه توانست به مدير جديد كمك كرد. اكرت گفت: "اگر مثل متحول شود، بيشتر به علت تلاشهاي شماست، نه من. اما من به عنوان مديرعامل، سعي ميكنم تا اعتبار كار را كسب كنم."
در آن موقعيت، او با ابراز تواضع جو التهاب را فرو نشاند. بعد از آن گفتگو، اكرت هر روز در رستوران با شيوه معروف سفرهآرايي خود كنار ساير پرسنل ديده ميشد. در واقع مديريت او بر مبناي رفاقت بود. حال، در متل كه دوري از مديريت، احساسي ديرينه بود، مديريت بر مبناي رفاقت، جلوهاي ديگر داشت. در ابتدا كاركنان از ديدن او متحير شدند، ولي عاقبت به حضور او در صف نهار و در كنارشان عادت كردند. اين رفتار، حصار بين اكرت و مرتوسين را شكست و صراحت لهجه، صفات انساني و صداقت را پرورش داد.
بدين ترتيب، اكرت با تكيه بر ابزارهايي مانند صداقت، احترام و درك تجربيات مشترك، متل را به موفقيت رساند. اكنون همه معتقدند كه توفيق سازمان و خروج از روزهاي تيره و تار گذشته مرهون ميثاق مجدد كاركنان با مدير است.
با الهام از كتاب راه جنرال الكتريك
تهيه و تنظيم: بهاره ابوطالبي
برگرفته از سايت رفاه
© کپی رایت توسط موسسه فرهنگی هنری قلم صنع (کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.)
برداشت مقالات فقط با اجازه کتبی و ذکر منبع امکان پذیر است.
نوشته شده در تاریخ: 1386/12/22 (2930 مشاهده)