بشر از ابتداي آشنائي با ترياك از خواص درماني آن استفاده كرده است .ويژگي هائي مانند ضد درد ، تسكين سرفه ،رفع مشكلات تنفسي ، درمان اسهال ، بيهوشي و .... همواره باعث سوء مصرف از اين گياه قدرتمند و جادوئي شده است .
اما عمده مشگلات از جائي آغاز شد كه بعلت هزينه بالای استخراج آلكالوئيد هاي ترياك در آزمايشگاه ها ساخت دارو هاي شبه مخدرسنتتیک يا نيمه سنتتيك بر پايه سنتز شيميائي ترياك و يا همانند سازي مولكولي با دست بردن تغييراتي درساختار آنها شروع شد و انواع و اقسام داروها به بازار سرازير گشت كه بسياري از اين دارو ها بعلت عوارض شديد جانبي و پس از مشاهده آثار مخرب آن از چرخه توليد رسمي خارج گرديد اما بعدها با فاش شدن فرمول ساخت آنها وارد بازار مصرف مواد مخدر شدند كه هروئين نمونه شاخص اين گروه است ، اين روند اكنون نيز ادامه دارد . و داروهائي مانند تمجيزك و ترامادول از اين دسته هستند . يكي از اين دارو ها كه دركنار مصرف پزشكي نه چندان قابل توجه ( با توجه به نمونه های مشابه داروئي بدون عوارض ) باعث سوء مصرف گسترده گرديده است داروئي است سنتتیک به نام ديفنوكسيلات يا لوموتیل.
ديفنوكسيلات مطابق با آمار رسمي منتشر شده چهارمین دارو از لحاظ فروش عددي در ميان داروهاي مصرف شده ايران است كه همين موضوع بيانگر سوء مصرف فراوان ازاين دارو است .
عمده مصرف كنندگان ديفنوكسيلات را افرادي تشكيل مي دهندكه قصد ترك يا درمان مواد مخدر را داشته و به توصيه ديگران و يا خود سرانه براي از بين بردن علائم ناشي از قطع مواد به مصرف اين قرص روي آورده اند و متاسفانه با افزايش دارو در مواردي شخص با لغ بر صدها قرص را يكجا مصرف مي كند . قابل توجه اينكه سازندگان ديفنوكسيلات براي جلوگيري از سوء مصرف آن مقداري آتروپين به آن افزوده اند ولي اين نيز هرگز چاره ساز نبوده و با توجه به تداخل شديد داروئي اين ماده با ضد افسردگي ها و خواب آورها باعث عوارض شديد و مخربي مي گردد . .
عوارض سوء مصرف ديفنوكسيلات در افراد با مصرف طولاني مدت و مقدار زياد دارو متفاوت است و بيشتر شامل علائمي نظير خشكي دهان ، گر گرفتگي ، تاري ديد ، يبوست هاي مزمن ، خواب آلودگي ، بي اشتهائي ، خارش ، مشكلات تنفسي ، تشنج ، اشكال در دفع ادرار ، تاول هاي شديد عفوني ، نا تواني جنسي ، تيك هاي عصبي و .... است
بوپره نورفين يك ماده نيمه صناعي مشتق از تبائين و يكي از آلكالوئيد هاي طبيعي فناترن است كه از گياه خشخاش گرفته مي شود و يك ضد درد اپيوئيدي محسوب مي گردد و براي اولين بار در سال 1968 ساخته شد . بوپره نورفين يك آگونيست نسبي گيرنده مو است كه همزمان خاصيت آنتا گونيست گيرنده كاپا K را نيز دارد . بطوريكه در دوزهاي پائين اثر آگونيستي و در دوز هاي بالاتر اثر آنتاگونيستي اش غالب مي گردد و افزايش دوز بالاتر از 30 ميلي گرم باعث افزايش تاثير دارو نمي گردد و چون يك آگونيست نسبي است علائم محروميت آن بعد از قطع مصرف نسبت به ديگر مخدرها نظير متادون و مرفين ضعيف تر است . به علت خواص ذكر شده در سال هاي اخير مصرف گسترده اي در درمان اعتياد ، براي سم زدایی و يا نگه دارنده داشته است . بوپره نورفين به صورت تركيب با نالتروكسان ( سوبكسن ) ، قرص خوراكي ، قرص زير زباني و آمپول تزريقي وجود دارد و نام هاي تجاري متفاوتي نظير ، تمجيزك ، نورجيزك ، ، بيوپري جيزك ، تي دي جيزك ، جيسن ، و.... دارد .
بوپره نورفين به صورت خوراكي ميزان جذب ناچيزي دارد كه علت آن متابوليسم شديد روده اي و كبدي آن است و براي درمان اعتياد تنها نوع زير زباني آن كاربرد داشته و نمونه تزريقي آن تنها به عنوان يك مسكن مخدر در گذشته مصرف داشته كه آنهم اكنون منسوخ شده و مصرف ندارد . در ساليان گذشته نوع تزريقي بوپره نورفين در بعضي مراكز غير مجاز براي درمان اعتياد تجويز شد كه در آن سال ها به نام تمجيزك مورد مصرف قرار مي گرفت و همين امر دستاويز عده اي سود جو شد تا ماده مخدر تركيبي و مخربي وارد چرخه مصرف مواد مخدر گردد با نام نور جيزك كه هيچ شباهتي به نوع تزريقي بوپره نورفين واقعي نداشت .
از هر 10 كيلو ترياك بطور متوسط يك كيلو مرفين استخراج مي گردد . ماده موثر در آمپول هاي نورجيزك 23 برابر قوي تر از مرفين است ، بطوريكه شخص پس از چند بار مصرف مكرر به آن وابسته شده و مجبور است هر چند ساعت مصرف خود را تكرار كند و در صورت قطع هيچ ماده ديگري جايگزين علائم خماري آن نمي باشد. نورجيزك در آمريكا و اروپا نام داروئي است با خاصيت شل كننده عضلاني با پايه فنادرين و آسپرين اما اين نورجيزك در واقع نامي است جعلي و داروئي كشنده با تركيبي از مرفين مصنوعي ، كورتن و رنگ كه به صورت فله اي از كشور هاي شرقي نظير هند و پاكستان وارد ايران شده و در شرايط كاملاَ غير بهداشتي در ويال هاي كوچك بسته بندي و روانه بازار مصرف مي گردد . .
نورجیزک
سودا گران مرگ براي اينگه بتوانند براي ادعاي خود مبني براي اينكه نورجيزك داروئي براي ترك اعتياد است دليلي عوام پسند بياورند و فريب خود را كامل كنند ، يك كورتون مانند هيدرو كورتيزن را به آن افزوده اند كه داراي نقش بسيار حساس در غدد فوق كليوي مي باشد و با ورود آن به سيستم داخلي بدن تعادل متابوليسم قند ها بهم خورده و چنين اختلالاتي سبب مي گردد مايع بين سلول ها جذب شده به زير پوست انتقال يافته و سبب چاقي كاذب افرادي گردد كه از روي ناآگاهي و جهل و به توصيه ديگران براي ترك اعتياد رو به مصرف اين ماده خطر ناك آورده اند و عاملي مي شود براي فريب اين افراد ، خانواده ، اطرافيان مبني بر اينكه شخص ترك كرده و به اصطلاح رو آمده است . غافل از اينكه مصرف توامان و تداخل داروئي كورتن با شبه مرفين موجود در نورجيزك و تمجيزك ، سبب عوارضي مانند چاقي كاذب ، تجمع چربي پشت گردن ، فشار خون و تضعيف سيستم ايمني بدن و اختلالات كبدي مي گردد . تضعيف سيستم ايمني يكي از خواص شايع كورتن هاست و به علت مصرف تزريقي نورجيزك و غير استريل بودن آن به دليل تهيه و ساخت آن در شرايط كاملاَ غير مساعد و زير زميني باعث مي گردد ، عفونت سريع در بدن شخص كسترش يافته و از محل تزريق به نقاط ديگر بدن شخص سرايت كرده و به علت وجود نقص در سيستم ايمني و عدم مراجعه به موقع به پزشك ، بافت ها دچار تخريب و آسيب جدي شديد مي شود بطوريكه در مواردي مشاهده شده است اندام ها سست و با فشار كوچكي فرو مي رود يا كنده مي شود و يا در مواردي كرم گذاشته و محل تجمع انواع باكتري ها و ميكروب مي گردد . در يكسال گذشته عمده مرگ هاي ناشي از تزريق بعلت مصرف نورجيزك بوده است كه گزارش هاي آن به صورت متناوب و مستند از رسانه ها پخش شده است و اميدوار هستيم با اين حجم اطلاع رساني ، افراد خواستار رهائي از اعتياد بجاي پذيرفتن هر شعار تو خالي وفريب هر ادعاي واهي بدنبال يك راه اصولي براي درمان اعتياد خود باشند و گرنه در كوچه و پس كوچه هاي ناصر خسرو و تهيه نورجيزك براي ترك اعتياد نتيجه اي جز يك مرگ عذاب آور و تدريجي نخواهد داشت .
اكنون در چرخه مصرف مواد مخدر انواع و اقسام گوناگون اين مواد را از طيف سنتي و شيميائي شاهد هستيم ، اما به گفته كارشناسان درگير و فعال اين عرصه تاكنون هيچ ماده مخدري با اين ميزان تخريب وجود نداشته است ماده ايكه مصرف بيش از يكسال آن در عمده موارد منجر به فوت مي گردد
كتامين اخيراً به عنوان داروي كلوپ ها مشهور شده است چرا كه در شب نشيني هاي كلوپ مصرف زيادي دارد . كتامين اثرات گسستگي مشابهي ايجاد مي كند . اين دارو به عنوان داروي بيهوشي بچه ها ساخته شد و در حال حاضر در دامپزشكي كاربرد دارد . برخي مصرف كننده ها تجربيات معنوي با آن دارند در حالي كه مصرف كننده هاي ديگري تحريك پذيري نا خوشايند ، گيجي ، سر گشنگي و رفتار غير منطقي را تجربه مي كنند اثرات منفي تري دارد در دوز هاي بالاتر ايجاد مي شوند . اثرات دارو 1 تا 4 ساعت بسته به شيوه و مقدار مصرف دارو متغير است . در حال حاضر در ایران به علت عدم آگاهی فروشنده ها این دارو توسط افراد مصرف کننده از داروخانه های دام پزشکی تهیه و مورد سوء مصرف قرار می گیرد هرچند که در سطح شهر نیز به صورت غیر قانونی و با قیمتی بالاتر به فروش می رسد .
نام نام خياباني دوز مصرفي شكل طريقه مصرف
كتامين هروئين توهم زا 300-50 ميلي گرم قرص يا كپسول خوراكي مشامي
Ketamin Ket
متأسفانه بسیاری از افراد جامعه ، اعتیاد به مواد مخدر را معادل جرم دانسته و فرد معتاد را مجرم می دانند. این مسئله که در افراد معتاد به مواد مخدر میزان جرم و جنایت بیشتر از افراد عادی جامعه است شکی وجود ندارد؛ ولیکن هر فرد معتادی مجرم نیست و بسیاری از موارد جرم در افراد معتاد مستقیماً در ارتباط با مشکل تهیه مواد مخدر و نیاز بدنی و روانی ایشان است. در واقع فردی که مصرف مواد مخدر نیازش را برطرف می کند ؛ یک بیمار روانی محسوب می شود.
چه افرادی مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند؟
مطالعات مشخص نموده اکثر افرادی که به مصرف مواد مخدر وابستگی جسمی و روانی پیدا می کنند از نظر ژنتیکی مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند و غالباً در نزدیکانشان اعتیاد به مواد مخدر شایع است. البته این مطلب دلیل آن نیست که هر شخصی که در بین نزدیکانش اعتیاد به مواد مخدر وجود ندارد ، از نظر ژنتیکی مستعد ابتلا به بیماری اعتیاد نیست ؛ زیرا اولاً ممکن است نزدیکان شخص از نظر ژنتیک مستعد این مشکل باشند ولی تاکنون این استعداد به ظهور نرسیده و استفاده مواد مخدر را تجربه نکرده باشند ؛ ثانیاً اعتیاد به مواد مخدر فقط در زمینه ژنتیکی نیست و تیپ شخصیتی افراد نیز نقش تعیین کننده دارد.
افرادی که شخصیت های خودشیفته ، پرخاشگر و ضد اجتماعی دارند ، مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند ؛ زیرا مصرف مواد مخدر نیازهای روانی ایشان را کاملاً برطرف می کند. از سوی دیگر افرادی با شخصیت های افسرده و اصطلاحاً افراد با شخصیت های زود رنج و احساساتی نیز کاملاً مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند. زیرا در این افراد نیز مصرف مواد مخدر نیازهای درونی و روانی را برطرف می کند.
به طور خلاصه می توان گفت هر شخصی می تواند مستعد اعتیاد به مواد مخدر باشد . فرد با استفاده از مواد مخدر در مرتبه اول احساس سرخوشی می کند به گونه ای که احساس می کند نیازهای روانی یا ژنتیکی او را برطرف نموده است . بدین ترتیب از نظر روانی معتاد به مواد مخدر می شود و به مرور با استفاده های مکرر از مواد به آنها وابسته می شود . در این مرحله این شخص ، بیماری است که به مواد مخدر معتاد شده است.
اعتیاد به مواد مخدرچیست ؟
اعتیاد به مواد مخدر دارای دو جنبه جسمی و روانی می باشد.
منظور ازاعتیاد جسمی آن است که علایمی چون : درد عضلانی ، پرش عضلات ، آب ریزش بینی ، عطسه ، اسهال و استفراغ ، اختلال خواب و... بعد از قطع مصرف مواد مخدر در بیمار بروز می کند که این علائم با گذشت زمان( 7-21 روز ، بسته به نوع ماده مخدر مصرفی) برطرف می شود. در پایان این دوره است که بیمار سم زدایی شده و ترک بدنی انجام داده است .
اعتیاد روانی همان تمایل بیمار به استفاده از مواد مخدر می باشد که در دوره سم زدایی و تا مدت طولانی بعد از ترک ، شاید سال ها طول بکشد. بیمار وسوسه استفاده از مواد مخدر را دارد، زیرا متأسفانه تجربه رفع موقت مشکلاتی نظیر فشارهای روانی ، افسردگی ، اضطراب ، مشکلات جنسی و ... را با استفاده از مواد مخدر داشته است. بنابراین فردی که اعتیاد را ترک کرده است در برخورد با هر یک از این مشکلات ممکن است که مجدداً به مواد مخدر روی آورد.
آیا اعتیاد به مواد مخدر قابل درمان است؟
بیماری اعتیاد به مواد مخدر، تقریباً یک بیماری مهلک است که به درمان طولانی نیاز دارد و درمان آن با سم زدایی شروع شده و با ادامه درمان و ایجاد محیطی امن و عاری از فشارهای روانی ، قدم های بعدی درمان برداشته می شود. این اعتقاد که اعتیاد درمان ندارد کاملاً بی اساس و دور از ذهن است. ممکن است درمانِ اعتیاد طولانی مدت و سخت باشد؛ اما امید به درمان و بهبودی ، بسیار بالاست.
آیا برای درمان اعتیاد روش های گوناگونی وجود دارد؟
از زمانی که انسان با ماده مخدر آشنا شد و مصرف آن باعث بروز پدیده اعتیاد گردید، درمان های گوناگونی نیز برای برطرف کردن آن به کار گرفته شد که خوشبختانه هر روز نیز این روش های درمان پیشرفته تر و کامل تر می شود. از درمان و ترک کردن در اردوهای معتادان گمنام و درمان با داروی متادون گرفته تا جدیدترین شیوه درمانی که U.R.O.D ( سم زدایی فوق سریع ) است.
بیماران ، ترک جسمی را شروع می کنند و همانطور که قبلاً اشاره شد مرحله دوم درمان و یا به عبارتی مرحله تکمیلی آن آغاز می شود که درمانِ قسمت روانی آن است.
درمان های روانی چیست و اصول آن بر چه پایه ای استوار است ؟
بیماری اعتیاد علاوه بر این که از نظر جسمی ، فرد را ناتوان و وابسته می کند، یک نوع وابستگی روانی نیز در او ایجاد می کند که حتی در مواقعی که از نظر جسمی هیچ گونه مشکلی ندارد و نیاز جسمانی ندارد هوس و میل به مصرف مواد مخدر در او می تواند دلیلی بر شروع مجدد مصرف شود و اینجاست که نیاز بیمار به درمان های روانی کاملاً احساس می شود.
بنابراین باید نگرش و باورهای بیمار به مواد مخدر عوض شده و از نظر روانی ، تنفر و انزجار جایگزین عشق و علاقه به مواد مخدر گردد.
در حال حاضر درمان انتخابی و مطمئن روان درمانی فردی، گروه درمانی ، کلاس های آموزشی ، جانشین سازی ، فعالیت های مناسب و تکنیک های آرام سازی جسمی – روانی است .
اعتیادبه مواد مخدر، به عنوان جدی ترین مسأله اجتماعی در ایران، وجوه مختلفجامعه شناسی، روانشناسی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و ... دارد. به اعتقادصاحب نظران، اعتیاد زمینه ساز بسیاری از آسیب های اجتماعی به ویژه بزهدیدگی زنان است. بیش از 60 درصد از زندانیان کشور، به جهت اعتیاد و قاچاقمواد مخدر مجرم شناخته شده اند. مردان، اکثریت معتادان به مواد مخدر راتشکیل می دهند و در نقش همسر یا پدری معتاد، تهدیدی جدی بر حیات فردی وخانوادگی زنان و آسیبی عمیق بر کیان خانواده محسوب می شوند. بدین لحاظ دراین نوشتار تلاش شده است به جهت گستردگی، عمق و دامنة تخریب این معضلاجتماعی، برخی از علل و عوامل گرایش به مصرف مواد مخدر، پیامدهای اعتیادمردان، راهکارها و راهبردهای پیشگیری از این معضل، بحث و بررسی شود.
بهاعتقاد تحلیلگران اجتماعی، اعتیاد به مواد مخدر، به عنوان یکی از مسائلپیچیدة اجتماعی در عصر حاضر است که زمینهساز بروز بسیاری از آسیبها وانحرافات اجتماعی میباشد. به عبارت دیگر رابطه اعتیاد با مسائل اجتماعیارتباط دو جانبه است. از یکسو اعتیاد، جامعه را رو به رکود و انحطاط میکشاند و از سوی دیگر پدیده ای است که ریشه در مسائل اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی جامعه دارد. اعتیاد، گرایش فرد را به اصول اخلاقی و معنوی و ارزشهای اجتماعی کاهش می دهد. به طوری که آسیبشناسان اجتماعی، اعتیاد را بهمثابه «جنگ شیمیایی خانگی» و «جنگ بدون مرز» میدانند. سازمان بهداشتجهانی (1999)، مسأله مواد مخدر، اعم از تولید، انتقال، توزیع و مصرف را درکنار سه مسأله جهانی دیگر یعنی تولید و انباشت سلاحهای کشتار جمعی،آلودگی محیط زیست، فقر و شکاف طبقاتی، از جمله مسائل اساسی شمرده است کهحیات بشری را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در عرصه جهانیمورد تهدید و چالش جدی قرار میدهد و در عرصه ملی نیز کشور ایران، به جهتساختار جمعیتی،[1] موقعیت ژئوپلیتیکی[2] و فقدان استراتژی و طرح جامع ملیمبارزه با عرضه، کاهش تقاضا و درمان معتادان، به عنوان یکی ازآسیبپذیرترین کشورهای جهان در مقابل مسأله مواد مخدر است. گزارشهایآماری حاکی از گسترش فزایندة اعتیاد به مواد مخدر میباشد. به طوری کهاعتیاد، بعد از بیکاری و گرانی، سومین معضل اجتماعی است.[3]
تعریف مفاهیم کلیدی
اعتیاد
واژهاعتیاد،[4] از نظر لغوی، اسم مصدر عربی از ریشه «عاد» است که در فرهنگ لغتمعین، به مفهوم عادت کردن و خو گرفتن می باشد. در فرهنگ نامة دهخدا،اعتیاد به مفهوم «پیاپی خواستن چیزی» آمده است. واژه اعتیاد، در اصطلاحنامه ها، با عنوان «وابستگی به مواد»[5] [مخدر] یا تمایل شدید فرد به مصرفیک ماده تعریف شده است و برای تشخیص آن پنج معیار ذکر گردیده است:[6]
1تحمل؛ عادت به مصرف یک ماده پس از مدتی منجر به کاهش تأثیر آن ماده شده ودر نتیجه موجب افزایش تدریجی مقدار ماده مصرفی به منظور دستیابی بهتأثیرات دلخواه می شود.
2 پیدایش حالت خماری، در صورت عدم مصرف یا کاهش مقدار مصرف؛
3 تمایل دائم و تلاشهای ناموفق برای کاهش یا قطع مصرف ماده؛
4 مختل شدن فعالیتهای اجتماعی، شغلی و تفریحی؛
5 تداوم مصرف ماده علی رغم آگاهی از عوارض آن.
معتاد
معتادفردی است که از راههای گوناگون نظیر خوردن، تزریق، دود کردن یا استنشاق،یک یا چند مادة مخدر را با هم و به صورت مداوم مصرف میکند و در صورت قطعآن، با مسائل جسمانی، رفتاری یا هر دو مواجه می شود.[7]
البته معتادان به مواد مخدر به دو گروه، معتادان تفننی[8] و دائمی[9] تقسیم می شوند.
مواد مخدر
موادمخدر[10] شامل ترکیباتی است که موجب تغییر در کارکرد مغز به صورت ایجادحالات هیجانی، رفتارهای نابهنجار، عصبانیت یا اختلال در قضاوت و شعور فردمیشود. در یک دستهبندی کلی می توان مواد مخدر را به توانافزا یامحرکزا[11]، سستیزا[12] و توهّمزا[13] تقسیم نمود که هرکدام به دو دستهطبیعی و مصنوعی طبقهبندی میشوند.
توصیف و تحلیل آماری وضعیت اعتیاد در ایران
1) تعداد معتادان
براساسآخرین گزارش های سازمان ملل،[14] ایران در زمینه کشف مواد افیونی، رتبهاول جهانی را دارد، به طوری که در سال1380 بیش از 54 درصد از کشفیات موادمخدر جهان در ایران بوده است. معالوصف، ایران در مصرف مواد افیونی نیزرتبه نخست جهانی را کسب نموده است.
طبق برآورد نیروی انتظامی وستاد مبارزه با مواد مخدر، تعداد معتادان کشور، دو میلیون نفر شامل000/200/1 نفر معتاد دائمی و 000/800 نفر معتاد تفننی است که این تعدادمعتاد در هر سال حدود 747 تن مواد مخدر مصرف میکنند. از لحاظ جنسیت، آمارکلی معتادان، شامل 95 درصد مرد و 5 درصد، زن میباشند. 73 درصد از مردان وزنان معتاد، متأهل و اکثراً بی سواد و کم سواد هستند. درباره میزانمعتادان مواد مخدر 3 نکته قابل ملاحظه است:
1- برحسب قاعده آمار، معتادان تفننی باید 2 الی 8 برابر معتادان دائمی برآورد شود.
2-با توجه به مرز مشترک 1923 کیلومتری ایران با افغانستان و پاکستان، سالانهبه طور متوسط حدود 3000 تن مواد مخدر به کشور وارد میشود و با فرض توزیعو مصرف 25 درصدی آن در کشور و کشف 10 درصدی مواد مخدر در طول هر سال، بایدحدود 2000 تن مواد مخدر از ایران به اروپا و آمریکا ترانزیت گردد که بعیدبه نظر میرسد، لذا احتمال سرریز مواد مخدر و مصرف زیادتر آن در ایرانوجود دارد.
3- با توجه به جمعیت جوان کشور، همین آمار رسمی معتاداندائمی (000/200/1 نفر)، برای کشور بسیار خطرناک است، خصوصاً آنکه تاکنونتاکید اصلی بر مبنای مقابله با عرضه مواد مخدر بوده است نه کاهش تقاضا وپیشگیری و درمان[15].
2) سن اعتیاد به مواد مخدر
برحسب آمارو گزارشهای موجود، سن شروع اعتیاد به مواد مخدر 16 تا 20 سالگی برآوردشده و میانگین سنی زندانیان به جرم مواد مخدر، 29 سال و در مراکز خود معرف27 سال می باشد. براساس گزارش مبادی ذی ربط، گرایش جوانان به مواد مخدررو به افزایش است، به طوری که 31 تا 45 درصد معتادان دستگیر شده یا پذیرششده در مراکز بازپروری در سالهای اخیر، 15 تا 29 سال هستند. همچنینبراساس نتایج یکی از تحقیقات دانشگاهی درباره اعتیاد در شهر تهران، «میزاناعتیاد مربوط به گروههای سنی زیر 29 سال، حدود 7/69 درصد است.»[16]
3) تعداد معتادان مبتلا به ایدز
درحال حاضر 60 درصد از زندانیان کشور، به جهت ارتکاب جرائم مربوط به موادمخدر محکوم میباشند که به دلیل استفاده از سرنگهای مشترک، در معرض خطرابتلا به ایدز هستند. در سال های اخیر میزان انتقال آلودگی به ویروس ایدز(HIV) از طریق معتادان تزریقی، افزایش یافته است، به طوری که از 3/2 درصددر سال 1372 به 5/68 درصد در سال 1376 افزایش یافته که این افزایش، بهدلیل تغییر روند اعتیاد به نوع تزریقی است.[17]
علل و عوامل گرایش به اعتیاد
ازمنظر جامعه شناختی، اعتیاد، آسیبی اجتماعی است که تحت شرایط خاص اجتماعی،در طول زمان ایجاد میشود و تحت شرایطی نیز افزایش یا کاهش مییابد.تحقیقات نشان میدهد که افراد در معرض خطر اعتیاد، معمولاً از اقشار محرومجامعه، فاقد امکانات کسب مهارت و سواد بالا، مهاجران روستائی و افراد فاقدخانواده گرم و صمیمی هستند که به لحاظ اشتغال و درآمد نیز مشکلاتیدارند.[18] چنانچه به اختصار علل گرایش به اعتیاد بررسی شود، عوامل در سهسطح کلان، میانی و خرد قابل تبیین می باشد:
1) سطح کلان
برایتبیین اعتیاد در این سطح، به عوامل ساختاری و نارسائی بخش های اقتصادی،سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه از جمله شکاف طبقاتی، نابرابری و احساسمحرومیت نسبی در حوزه اقتصادی، شکاف میان دولت و ملت، احساس بیقدرتیشهروندان، ناکارآمدی مدیران در حوزه سیاسی، آنومی[19] یا آشفتگی اجتماعی،ضعف همبستگی اجتماعی و بحران هویت در حوزه اجتماعی و فاصله ارزشها وهنجارها یا عدم انطباق میان اهداف و امکانات، تعارض ارزشها در حوزهفرهنگی... توجه می شود.
همانگونه که ذکرگردید نتایج یک تحقیقجامعهشناختی[20] نیز حاکی است که علیرغم تشدید مبارزه علیه قاچاق موادمخدر، آمار مصرفکنندگان مواد مخدر رو به افزایش است و سن ورود به اعتیادنیز روندی نزولی دارد، لذا توجه به عوامل ساختاری اعتیاد ضروری است و درپرداختن به مسأله اعتیاد و مبارزه با مصرف مواد مخدر، باید به عوامل سطحکلان نیز توجه نمود، بر این اساس پیشنهاد مینماید که ضمن دوری از نگرشفردگرایانه، به علل ساختاری و کاهش محرومیت نسبی و جذب افراد حاشیهای وجدا شده از متن جامعه توجه گردد و مبانی استراتژیک مبارزه با مواد مخدر باتکیه بر سالمسازی محیط اجتماعی تدوین شود.
2) سطح میانه
اینسطح بیشتر مورد نظر روانشناسان اجتماعی است، در این تبیین، بر محیط نزدیکو بلافصل افراد، روابط فرد در ارتباط با گروههای اجتماعی مانند خانواده،مدرسه، همسالان و... توجه میشود که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم زمینهگرایش فرد به سوی اعتیاد را فراهم میکند.
کارسون (1999) معتقد استعملکرد خانواده و روابط حاکم بر آن، بستری برای گرایش افراد خانواده بهاعتیاد است. همچنین اعتیاد یکی از اعضای خانواده، عامل فشارآور بالقوه ایاست که می تواند اثرات نامطلوبی ایجاد کند.[21]
بلانتون و همکاران او در سال 1997 به سه فرضیه در مورد علل اعتیاد جوانان اشاره می کنند:
1- زمانی که والدین، مبادرت به انجام رفتار مخاطره آمیز کنند، به عنوان مدل و الگو، تأثیر مستقیمی بر فرزندان خواهند داشت.
2-زمانی که فرزندان عضو گروه هایی شوند که انجام رفتارهای مخاطره آمیز راتشویق کرده و شجاعت بدانند، این رفتارها افزایش خواهد یافت.
3- رفتار و ارتباط والدین به طور مستقیم و غیر مستقیم سبب پیوستن فرزندان به همسالان در معرض خطر خواهد شد.[22]
3) سطح خرد
تبییناعتیاد در سطح خرد، بیشتر از سوی روانشناسان انجام می گیرد. در اینبررسیها بر شخصیت و ویژگیهای فردی، عوامل انگیزشی، گذشته فرد، انواعمشکلات جسمانی، روانی و رفتاری فرد، ضعف ایمان و اراده، ترس و اضطراب،تنهایی و افسردگی، کنجکاوی و کسب تجربه، غرائز جنسی و لذت گرائی و باورهاینادرست نسبت به اثرات مثبت مواد مخدر نظیر انرژیزائی، افزایش توان جنسی،کاهش درد، ... توجه میشود.
پیامدهای اعتیاد به مواد مخدر
1) پیامدهای فردی
اغلبپیامدهای فردی اعتیاد به مواد مخدر از جمله بیماریهای خطرناک جسمی تاناهنجاریهای روانی و اختلالات رفتاری و تغییر شخصیت و خلقیات فرد، انزوایاجتماعی، کاهش یا فقدان مسئولیتپذیری، تا زندگی در فقر و مرگ در شرایطنابهنجار و یا خودکشی در بین زنان و مردان معتاد مشترک است.
عوارض جسمی
معتاددائمی، به عوارض جسمی چون ناراحتیهای عصبی، اضطراب و بیقراری، عطسه،ریزش مکرر آب از بینی و چشمها، استفراغ مکرر، سوء هاضمه، سوء تغذیه،اختلالات گوارشی، اختلالات قلبی و عروقی، اختلالات مغزی، تنفسی و ریوی،عفونتهای خطرناک، تأثیر بر غدد جنسی و ضعف آنها، تأثیر بر هورمونها وتغییر آنها، خارش بدن، تیره شدن رنگ چهره و لبها و... دچار میشود. آسیبهای جسمی ناشی از مصرف مواد مخدر و سیگار در صورت استعمال در خانه، میتواند به اطرافیان (زن و فرزندان) نیز منتقل شود و آنها جزء قربانیانپنهان این ماجرا و معتادان دست دوم خوانده شوند.[23]
عوارض روانی
وابستگیروانی معتاد به مواد مخدر، یکی از پیامدهای فردی اعتیاد محسوب میشود کهدر استمرار اعتیاد فرد، نقش عمدهای دارد و موجب کشش فرد به مصرف مداوم ومجدد مواد مخدر میشود. شخص معتاد، تعادل روانی خود را تا رسیدن به دارواز دست میدهد و در نهایت دچار کاهش هوشیاری و تیزبینی، تنبلی،بیتفاوتی، بیارادگی، افسردگی، اضطراب، غم و ناامیدی و... میشود.
اختلالات رفتاری
فردمعتاد، دچار دگرگونیهای خلقی و شخصیتی به صورت بروز رفتارهایی نظیردروغگویی، پرخاشگری، شبنشینیهای مکرر، حرکات مشکوک، پنهانکاری در منزلو محلکار، گوشهگیری و انزوا، خروج از منزل خصوصاً بعد از ظهرها، دوستیبا افراد مشکوک، سرقت، عدم تمایل به مسافرتهای دور، قرض گرفتن پول و...می گردد.[24] افراد معتاد غالباً دچار کمبود اعتماد به نفس، افسردگی،اضطراب، بی خوابی و پرخاشگری هستند.[25] آنها به دلیل ناتوانی در برقراریروابط عاطفی، قادر به برقراری روابط سالم اجتماعی نیستند و دچار احساس بیکفایتی می باشند و از مواجه شدن با مشکلات روزمرة زندگی، از خود ناتوانینشان می دهند. مصرف کنندگان مواد مخدر در پناه نشئگی حاصل از مصرف مواد،برای خود کاخی پوشالی از رؤیاها و تصورات بنا می کنند و در آن کاخ دروغینو تصوری، خود را در امان احساس می کنند؛ غافل از آنکه شخصیت آنان با مصرفمواد مخدر تباه می شود. استعمال این مواد نه تنها آنان را از جامعه وانسانیت بیزار و دور می کند، بلکه سعادت و سلامت فردی آنان را به خطر میاندازد. مصرف مواد مخدر موجب عزلت و فرار آنان از اجتماع و پیدایش حاشیهنشینی اجتماعی می شود که خود از عوامل رفتارهای ضداجتماعی است.
2) پیامدهای خانوادگی
براساسگزارشات آماری، اکثر معتادان، مردان متأهل هستند که 86 درصد آنها دارای یکتا شش اولاد هستند. به عبارت دیگر میانگین بعد خانوار معتادان، حدود 4 نفرمیباشد. چنانچه تعداد معتادان کشور را در تعداد اعضای خانواده آنها ضربکنیم و بستگان نزدیک این افراد را نیز به شمار آوریم، رقم بالائی خواهدشد.[26] بنابراین اعتیاد، گسترة وسیعی را تحت تأثیر قرار میدهد. مطالعاتنشان میدهد که خانوادههای معتادان، تفاوت چشمگیری با خانوادههای عادیدارند، به گونهای که روابط زوجین، روابط پدر معتاد با فرزندان و روابطاجتماعی خانواده و نیز کارکردهای مختلف خانواده نظیر کارکرد جنسی،اقتصادی، آموزشی و... مختل میگردد. هرکدام از این موارد میتواند منشاءمشکلات عدیدهای برای خانواده محسوب شود. در ادامه، برخی از این پیامدهایخانوادگی به اختصار تبیین میشود:
نابسامانی و فروپاشی خانواده
شواهدآماری حاکی از آن است که 34 درصد از طلاقهای کشور، ناشی از اعتیاد ومسائل مرتبط با مواد مخدر میباشد[27] و 60 درصد علل درخواست طلاق از سویزنان، اعتیاد همسر و عدم دریافت نفقه میباشد، در حالی که در 25 سالگذشته، فقط 2 درصد علل درخواست طلاق، اعتیاد بوده است.[28] بنابراین تعدادبسیاری از خانوادهها تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم پدیده شوم اعتیادهستند و طلاق یکی از پیامدهای عمدة اعتیاد است که به نوبه خود میتوانددلیلی برشیوع و گسترش اعتیاد نیز باشد. اعتیاد شوهر غالباً منجر به برهمخوردن نقشها و وظایف خانوادگی می گردد، به گونه ای که بار مسئولیت زنانخانه دار را می افزاید و آنها را تحت فشار قرار می دهد. مطابق پژوهش افارل(1995) همسر مردان معتاد، در مورد خود، وضعیت زندگی و آینده خانواده خوددر رنج و عذاب هستند. اضطراب آنها برآیندی از اشتغال ذهنی آنها در مورد بیفرجامی و از هم پاشیدگی زندگی است. آنها به دلیل فشار کارهای منزل، مشکلاتاقتصادی ناشی از بیکاری همسر معتاد، یکنواختی زندگی، عدم رابطه صمیمانه باهمسر و... مضطرب و افسرده هستند.[29] زنان در خانواده هایی با همسر معتاد،به فرض مقاومت می بایست، بیشترین فشارها را از هر سو تحمل کنند و بهتنهایی مسئولیت یک خانواده نابسامان را به دوش بکشند. آنها هم با سرپرستیفرد معتاد و هم با خطر ابتلای خود و فرزندان به اعتیاد مواجهند.
اختلال در روابط عاطفی و جنسی زوجین
عمدهترینآسیب خانوادگی اعتیاد به مواد مخدر بر روابط عاطفی، جنسی و روانی زن وشوهر در خانواده میباشد. اعتیاد شوهر به انزوا و دوری از همسر و عدم تعلقعاطفی، جر و بحث و درگیری و نزاع بین زن و شوهر منتهی می شود. این وضعیتتأثیرات نامطلوبی بر شخصیت فرزندان می گذارد.
از دیگر تبعات اعتیادمردان، تضعیف قوای جنسی است. افراد معتاد دچار افت برانگیختگی جنسی هستندکه در کنار وضعیت فیزیولوژیک و روانشناختی آنان، موجب می شود نگرش ها وباورهای غیرمنطقی نسبت به روابط زناشوئی خود پیدا کنند. معتادان و همسرانآنها معمولاً تبادل عاطفی بسیار کمی دارند. این وضعیت نارضایتی از روابطزناشوئی را تشدید می کند[30] و تأثیر نامطلوبی بر روابط زناشوئی دارد،زیرا اختلال روابط زناشوئی، علاوه بر مشکلات جسمی و روانی برای زنان،بسیاری از آنان را به جهت بیتفاوتی و بی غیرتی همسر معتاد، به سویبرقراری روابط نامشروع سوق میدهد؛ البته اتخاذ این رویه مشروط بهویژگیهای فردی، تربیتی و مذهبی زنان است.
معتاد نمودن همسر
معمولاًشوهر معتاد، مواد مخدر را در اختیار همسرش می گذارد و او را در دوراهیاعتماد و عدم اعتماد به شریک زندگی قرار می دهد، او سعی میکند که بهدلائل ذیل همسرش را نیز معتاد نماید:
سوء استفاده از همسر جهت تهیه مواد مخدر؛
پوشاندن خصوصیات غیرقابل قبول خود و انتقام جویی و تلافی از همسر؛
جلوگیری از متارکه و جدایی همسر؛
جلوگیری از نزاع و سرزنشهای همسر؛
داشتن شریک و همدم برای مواقع استعمال و حالات نشئگی؛
علاقه به همسر در جهت رهایی او از دردهایی چون درد زایمان، سرطان و....[31]
روسپیگری همسر
اعتیادمردان، یکی از عوامل مؤثر در گرایش زنان به روسپیگری است. نتایج یکی ازتحقیقات پیرامون زنان روسپی نشان می دهد که اغلب آنها از خانواده هاینابسامان بوده اند که به علت اعتیاد و بیکاری همسر طلاق گرفته اند. براساستحقیق فوق، تعداد زیادی از زنان روسپی مورد مطالعه، چه قبل از آغاز بهروسپیگری و چه بعد از آن، دارای پدر و همسر معتاد یا قاچاقچی بودهاند.[32]
همچنین در برخی موارد، مردان معتاد، همسر خود را مجبور بهخودفروشی جهت تأمین مواد مخدر مینمایند و بدین ترتیب زن با اجبار همسر،به روسپیگری کشیده می شود.
خشونت علیه زن
صاحبنظران معتقدندبدترین و شایعترین خشونت علیه زنان، مربوط به خشونتهایی است که درخانواده و از سوی اعضای خانواده، به ویژه همسران رخ میدهد. کارشناسان،بروز خشونت علیه زنان و افزایش آن را علاوه بر فشارهای اقتصادی، مشکلاتروحی و روانی، ناشی از مصرف الکل و مواد مخدر میدانند، به طوری که یافتههای یک تحقیق در سال 1379 بر روی 439 زن کتک خورده از همسر، نشان می دهدکه 40 درصد از زنان، دارای همسر معتاد به مواد مخدر بودهاند.[33] همچنیننتایج یک تحقیق نشان می دهد که بین اعتیاد مردان و خشونت زناشوئی ارتباطوجود دارد و مواد مخدر به دلیل تغییراتی که در سیستم عصبی ایجاد می کند،زمینه انواع تعرضات و خشونت ها را فراهم می آورد.[34] معتادان به ویژه درحالت احتیاج و خماری از ارتکاب هیچ عملی حتی خشن خودداری نمی کنند. اغلبمردانی که به همسران خود آسیب می رسانند، قبل از آسیب رسانی، مواد مخدرمصرف کرده اند، همچنین اکثر مردانی که از کودکان سوء استفاده جنسی میکنند، دارای سابقه مصرف مواد مخدر بوده اند. نتایج تحقیقات نشان می دهد کهارتباط مثبت بین اعتیاد مردان و خشونت خانگی حدود 44 درصد است.[35]
گندولف(1995) نشان می دهد که 2/1 تا 4/1 مردانی که خشونت خانگی را مرتکب میشوند، مشکلات سوء مصرف مواد مخدر دارند. مک کوردی (1994) نیز در تحقیق خودنشان می دهد که 80 درصد کودک آزاری والدین، توسط افرادی است که سوء مصرفمواد مخدر دارند.[36]
انتقال ایدز
براساس آخرین آمار واطلاعات مرکز مبارزه با بیماریهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تااول تیر ماه سال 81، حدود 3912 مورد بیمار مبتلا به ایدز در کشور گزارششده است که از این تعداد 413 نفر آنها وارد مراحل نهائی بیماری شدهاند و373 نفر در نتیجه این بیماری جان خود را از دست دادهاند. همچنین براساسبرآوردها، حدود 20650 مورد ابتلاء به عفونت HIV در کشور وجود دارد که حدود64 درصد از این افراد از طریق تزریق مواد مخدر و استفاده از سرنگهایآلوده مبتلا شدهاند.[37] مطابق آمار، مردان معتاد، اکثریت مبتلایان بهایدز را تشکیل میدهند، لذا احتمال انتقال ایدز از سوی مردان به همسر وفرزندان آنها وجود دارد. اغلب مردان معتاد به دلیل داشتن رابطه جنسی باروسپیان و افراد همجنس، به بیماری های جنسی و ایدز مبتلا می باشند.
اختلال در روابط پدر با فرزندان
بخشیاز پیامدهای خانوادگی اعتیاد مردان متأهل در رابطه با فرزندان است. اعتیادپدر، کلیه کارکردهای اساسی خانواده،در رابطه با فرزندان از جمله کارکرداقتصادی و خدماتی، تعیین پایگاه اجتماعی فرزندان، جامعهپذیری فرزندان،آموزش مذهب به کودکان و نوجوانان، حمایت معنوی و عاطفی فرزندان، روابطاجتماعی خانواده، نگهداری کودکان نابالغ، کاریابی و ایجاد پایگاه اجتماعیفرزندان و... را دچار اختلال می کند. نحوه ارتباط فرزندان خانوادههای پدرمعتاد با والدین، همراه با احترام قابل انتظار نیست، همچنین فرزندانخانوادههای پدر معتاد با معضلات ذیل مواجهند:
ارزشهای اجتماعی را به درستی پذیرا نمیشوند؛
با همسالان عادی خود، سازگاری ندارند؛
به نظافت و لباس پوشیدن خود توجه کافی ندارند؛
معمولاً ترک تحصیل یا افت تحصیلی دارند؛
اوقات خود را بیهوده هدر میدهند؛
معمولاً جذب همسالان بزهکار میشوند.
همچنیناز آنجا که در نظام خانواده ایرانی، فرزندان حتی پس از ازدواج و داشتنفرزند، نسبت به حمایت عاطفی و معنوی پدر احساس نیاز میکنند؛ اعتیاد پدر،فرزندان را از نظر دریافت عطوفت و حمایت پدر، در شرایط نامطلوبی قرار میدهد تا بدانجا که به تدریج نقش حمایتی پدر به حمایت شونده تبدیل میشود[38] و اعضای خانواده، در حل مشکلات خود پدر را سهیم نمیکنند.
معمولاًمخفیکاری و اضطراب بر رفتار پدر معتاد حاکم است؛ آنان در گفتار خود نوعیهیجان، نگرانی و توجیهگرائی دارند. در این خانوادهها، احترام و عطوفتمتقابل در درون نظام خانواده از بین میرود و میزان ناسازگاری بین اعضایخانواده افزایش مییابد. این رفتارها به تدریج بر روابط و مناسبات اجتماعیخانواده، تأثیر مخرب برجای میگذارد، به گونهای که همسر و فرزندان درمعاشرتهایی که با حضور پدر صورت می گیرد، احساس راحتی و امنیت نمیکنند.بنابراین در روابط اجتماعی اعضای خانواده های پدر معتاد، به جای مهر وعطوفت، خشونت حاکم میشود؛ اعضای خانواده معتاد، با فامیل و بستگان وآشنایان مراودة بسیار کمی دارند و در معاشرت هایی که پدر معتاد حضور دارد،اعضای خانواده، به جای احساس راحتی و غرور، بیشتر احساس شرم و خجالتمیکنند.[39]
نابسامانی اقتصادخانواده
نقش اقتصادی پدر درنظام خانواده ایرانی، نقشی برجسته و پراهمیت است. پدر همواره مظهر فعالیتو نانآوری خانواده محسوب میشود. در مقابل، پدر نیز انتظاراتی را ازاعضای خانواده خود داشته و بر امور منزل و رفتار و کنشهای فرزندان نظارتدارد. اما در خانوادههای پدر معتاد، اختلال در نقش نانآوری پدر و برهمخوردن انتظارات متقابل در زمینه حقوق و وظایف اعضای خانواده مشاهده میشود، به طوری که اقتدار، شأن و منزلت پدر را تحت تأثیر قرار می دهد.
درخانوادههای پدر معتاد، پایگاه شغلی پدر دستخوش اختلال و آشفتگی میگردد؛بر اثر خرید مواد مخدر توسط پدر و بیکاری او، خانواده مقروض میشود؛اموال منزل به دست پدر به فروش میرسد و اعضای خانواده (همسر و فرزندان)مجبور میشوند برای تأمین معاش خانواده کار کنند، پدر از مسئولیتهای منزلحذف میشود و اقتدارش بر اموال منزل کاهش مییابد.
3) پیامدهای اجتماعی
استهلاک سرمایه های اجتماعی و مادی
باتوجه به وجود دو میلیون نفر معتاد در کشور و شبکه ارتباطی هر معتاد (حداقلبا چهارنفر)، حدود هشت میلیون نفر از مردم، تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیماعتیاد قرار دارند که با افزودن نیروهای پلیس، قاضی، مشاور و مددکار،پزشک، پژوهشگر، پرستار، زندانبان و... وسعت تهدید اجتماعی مسأله اعتیادمعلوم میگردد. از سوی دیگر با توجه به ساختار جوان کشور (44 میلیون جوانزیر30 سال) شیوع مصرف مواد مخدر میتواند به بحرانی علیه امنیت ملی تبدیلشود. اعتیاد، افزون بر زیانهای جدی و خطرناک جسمی از قبیل ابتلاء بهبیماریهای عفونی واگیردار همچون ایدز، هپاتیت، سل، عوارض و پیامدهایناگوار اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرائم مرتبط با مواد مخدر و هدررفتن سرمایههای کلان مادی کشور را نیز به دنبال دارد.[40] هزینه های مالیو اجتماعی و اتلاف نیروی انسانی ناشی از اعتیاد و جرائم مربوطه فقط محدودبه شخص معتاد نمی شود. هزینه های اقتصادی که به اجتماع تحمیل می شود نظیرهزینه بهداشتی، درگیر شدن نیروی انتظامی و قضایی، بالا رفتن نرخ بیمه وتأمین اجتماعی، آزار و اذیت بستگان و ... اثرات بسیار منفی برجای می گذارد.
مطالعاتاخیر نشان داده است که میزان ارتکاب جرائم در بین معتادین، بسیار گسترده وزیاد است. همچنین معتادان به جهت نیاز به مواد مخدر، جرائم و جنایات جانبیرا نیز مرتکب می شوند.
اعتیاد همچنین موجب استهلاک سرمایههایاجتماعی و مادی جامعه میشود. خسارت مادی اعتیاد مستقیم و غیرمستقیم،سالانه بین 3 تا 7 میلیارد دلار برآورد گردیده است.[41]
کاهش امنیت اخلاقی و اجتماعی
طبقتحقیق ایکاردی[42] هر معتاد بنا به اعترافات خویش، سالانه به طور متوسط375 عمل بزهکارانه مرتکب میشود که از دید مراجع قانونی پنهان میماند،لذا با توجه به تعداد حداقل دو میلیون معتاد در کشور، چنانچه هر یک ازمعتادان حداقل روزی یک عمل بزهکارانه (سرقت، همسرآزاری و...) مرتکب شوند،بایستی روزانه شاهد دو میلیون کجروی اجتماعی باشیم که به نظر میرسد اغلباین جرائم از دید مأمورین و مراجع قانونی پنهان میماند، ولی به احساسناامنی در جامعه دامن میزند.
استعمال مواد مخدر را باید تشویقیقوی برای ارتکاب رفتارهای ضداجتماعی دانست. همچنین باید به رابطه مستقیماستعمال مواد و ارتکاب بزه، به ویژه بزه های خشونت بار توجه کرد. مصرفمواد، میزان مقاومت فرد را در برابر انواع رفتارهای نسنجیده و پرخاشگرانهکاهش می دهد و از این طریق به افزایش رفتارهای ضد اجتماعی منجر می شود.استعمال مواد مخدر، به سبب هزینه بری و کجروانه بودن جایگاه اجتماعی آن،عامل شتاب دهنده یا تقویت کنندة کجروی به ویژه در بزه های علیه اموالاست.[43]
طبق گزارشات آماری، طی دهه اخیر، به طور متوسط در هر 9دقیقه یک نفر قاچاقچی مواد مخدر و در هر 5 دقیقه، یک مورد دستگیری فردمعتاد، در هر 10 ساعت یک مورد درگیری مسلحانه در ارتباط با مواد مخدر، درهر 20 ساعت، هلاکت یک نفر از قاچاقچیان، در هر 59 ساعت، شهادت یک نفر درامر مبارزه با مواد مخدر، در هر 12 ساعت، گروگان شدن یک نفر در ارتباط بامواد مخدر، در هر 11 ساعت، فوت یک نفر در اثر مصرف مواد مخدر، در هر 10ساعت، انهدام یک باند قاچاق مواد مخدر، در هر 9 ساعت، کشف یک قبضهسلاح،[44] بیانگر گسترة ایجاد ناامنی اجتماعی حاصل از اعتیاد در جامعه است.
برحسبآخرین آمار در سال 80، به طور متوسط در هر روز، 675 نفر و به عبارتی در هر2 دقیقه، 1 نفر به جرم مواد مخدر روانه زندانهای کشور شده است، البتهخرده فروشها، بیشترین جمعیت کیفری زندانها را تشکیل میدهند و 61 درصدنیز فاقد سابقه کیفری بودهاند.[45]
نتایج تحقیقات نشان میدهد که68 درصد مبتلایان به ایدز، 10 درصد مجرمین جرائم مالی، 30درصد جرائممنکراتی، 25 درصد قتلها، 27 درصد قاچاق کالاها و همچنین شمار نسبتاًزیادی از سرقتها، فراریان از منزل، اقدام کنندگان به خودکشی، روسپی هاو... به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به مسأله مواد مخدر خصوصاً اعتیاد مردانمربوط میگردد.[46]
تضعیف اقتصادی
صرف هزینه صدها میلیاردریالی برای کنترل مرزها از جمله احداث کانال، تعبیه سیم خاردار، ایجاد سدبتونی، احداث پاسگاهها و برجکهای مرزی، احداث بیش از 200 کیلومتر راهآسفالت و شوسه و... جهت جلوگیری از کاروانهای حمل مواد مخدر؛[47]
خسارت اقتصادی ناشی از اعتیاد، سالانه با توجه به سرانه هر فرد معتاد، حداقل 1500 میلیارد تومان میباشد.[48]
صرفمبلغ 000/000/000/070/2 ریال، به طور سالانه جهت هزینههای مصرف مواد مخدرکه این رقم 7/3 برابر بودجه مصرف ارزشی بخش صنایع، 9 برابر بودجه مصرفارزی بخش معادن، 7/1 برابر بودجه ارزی بخش صنعت نفت، 4/16 برابر بودجهمصرف ارزی بخش صنعت گاز، 3/3 برابر مصرف ارزی بخش صنعت برق، 8/4 برابربودجه مصرف ارزی بخش راه و ترابری و 5/13 برابر بودجه مصرف ارزی بخش پست ومخابرات است. در حالیکه طبق لایحه بودجه سال 1370 صرفاً مبلغ 5 میلیاردریال اعتبار در رابطه با مبارزه با مواد مخدر است که این مبلغ چیزی درحدود 90/1 کل هزینههایی است که توسط معتادان کشور به مصرف میرسد.[49]
استحاله فرهنگی
اعتیادمردان، همچنین می تواند استحاله سیاسی و فرهنگی جامعه را در پیداشتهباشد. زیرا جامعة معتاد، در مقابل بیگانگان احساس ضعف، ناتوانی و بیقدرتیمینماید و در عرصه سیاسی فاقد اقتدار و تصمیمسازی است و نمی تواند ازحیثیت، شرافت و ثروت خود حراست و دفاع کند و در عرصه فرهنگی نیز دچار ازخود بیگانگی، بیهویتی و ضعف انسجام و همبستگی اجتماعی است.
استحاله سیاسی
بیتردیدشیوع اعتیاد به مواد مخدر جزء اهداف اساسی دشمنان قسم خوردة جمهوری اسلامیایران به ویژه آمریکا است. این هدف از سال های قبل در ایران پی جوئی شدهاست، به طوری که در اوج پیروزیهای درخشان ایران در جنگ تحمیلی، ریچاردمورفی، قائم مقام وقت وزارت خارجه آمریکا، برای تحلیل جامع انقلاب ایران،به کشور عربستان عزیمت نمود و پس از 45 روز، گزارش کرد که ضربههای خارجی،انقلاب اسلامی ایران را محکم نموده و برای مقابله با آن فقط دو راهکارترویج مواد مخدر و ترویج فساد و فحشا باقی مانده است.[50]
در مجموعبر مبنای یافتهها و شواهد، می توان اذعان نمود که اعتیاد مردان، مسألهایاجتماعی است که ناشی از عوامل و شرایط درونی و بیرونی بوده و منشأآسیبپذیریها و تهدیدات بسیار جدی بر حیات فردی، خانوادگی و اجتماعیاعضای جامعه، به ویژه زنان است و آنان را دچار بزهدیدگی مینماید. بدینلحاظ لزوم حمایت های حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از زنان بزه دیده،حل سریع مسأله اعتیاد به مواد مخدر و ممانعت از تبدیل آن به بحران اجتماعیضروری و الزامی است.
راهکارها و پیشنهادات
در طول دو دههاخیر، عمده منابع، امکانات، فرصتها و تلاش ها در راستای استراتژی برخوردبا عرضه مواد مخدر متمرکز گردید و این استراتژی دو پیامد عمده داشت. ازیکسو منجر به افزایش تعداد دستگیریها، زندانیان مواد مخدر، کشفیات موادمخدر، درگیریها، گروگانگیریها و ... گردید و از سوی دیگر به افزایشتعداد معتادان، کاهش سن اعتیاد و افزایش تعداد جوانان و زنان معتاد منتهیشد. لذا به نظر میرسد ضروری است با اتخاذ استراتژی سه جانبه، شامل مقابلهبا عرضة مواد مخدر، کاهش تقاضای مواد مخدر و درمان معتادان، از منابعموجود به طور عقلانی استفاده شود. راهبرد عملی در هر سه عرصة مذکور به شرحذیل پیشنهاد میگردد:
1- مقابله با عرضة مواد مخدر
تشکیل پلیس ویژه مبارزه با مواد مخدر و آموزش و تجهیز مناسب آن؛
جلبحمایت کشورهای اروپایی مصرف کننده مواد مخدر، برای اختصاص حداقل 10 درصداعتبار جهت مبارزه یا کنترل مواد مخدر در کشور خود و انجام عملیات کشتجایگزین در افغانستان؛
جلب حمایت سازمانهای بینالمللی کنترل موادمخدر، برای از بین بردن لابراتوارهای تبدیل تریاک به هروئین و مورفین درکشورهای پاکستان و افغانستان و تأسیس کارخانههای صنعتی و مولد؛
نقد و نظارت مستمر بر عملکرد و مدیریت سازمانهای ذیربط در امر مبارزه با مواد مخدر و عدم اکتفاء به رویکرد محض نیروی انتظامی؛
تمرکزبر شناسایی و مجازات سریع و سنگین قاچاقچیان و اشرار دانه درشت، به جایدستگیریهای بی رویه افراد خردهپا و پر کردن زندانها از آنان تا ششبرابر ظرفیت؛
ایجاد اشتغال و تأسیس کارخانههای مولد در مرزهای شرقی کشور؛
2 کاهش تقاضای مواد مخدر
اتخاذو ترویج رویکرد فرهنگی اجتماعی در مقابله با پدیده اعتیاد به مواد مخدر وایجاد تغییرات و اصلاحات ساختاری در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی وفرهنگی برای کنترل عوامل کلان اعتیاد در جامعه؛
گسترش و عملیاتی کردن طرحهای ضربتی اشتغال و کاهش نرخ بیکاری؛
ایجاد بانک اطلاعات مربوط به وضعیت عرضه و تقاضای مواد مخدر در استانها جهت اطلاع مسئولین و محققان؛
تأسیس پژوهشگاه ویژه اعتیاد و کاهش تقاضای مواد مخدر؛
اشاعه فرهنگ مشاوره و ایجاد خطوط تلفن مشاورة اضطراری برای مددجویان به طور شبانهروزی؛
ایجادمراکز مشاوره و نجات در محلات، ادارات، پارکها، ایستگاههای راهآهن،پایانهها، مدارس، دانشگاهها و پادگانها به طور شبانهروزی با استفاده ازکارشناسان مجرب در حوزههای علمی؛
فراهم نمودن تمهیدات لازم برای کاهش احساس محرومیت نسبی در جامعه؛
تلاش برای کاهش فاصله میان انتظارات مردم با امکانات جامعه؛
کنترل مهاجرت روستا به شهر و جذب افراد حاشیهای و جدا شده از متن جامعه؛
ارائه برنامههای پیشگیری اعتیاد در مدارس ابتدائی و راهنمائی با بهرهگیری از رسانههای جمعی؛
فعال نمودن و گسترش سازمانهای غیردولتی برای مبارزه با اعتیاد؛
سادهزیستیمسئولین، به کارگیری افراد لایق و شایسته در مصادر کلیدی جامعه، از بینبردن ریشههای فساد و تبعیض و... برای ایجاد احساس عدالت در جوانان؛
فراهم نمودن ازدواج آسان برای جوانان؛
تقویت احساس امید به آینده روشن در جوانان؛
ایجاد زمینه مشارکت اجتماعی و سیاسی جوانان و جلب اعتماد آنان به نظام سیاسی؛
گسترش آزادیهای سیاسی و اجتماعی جوانان؛
اهمیت و غنیسازی اوقات فراغت جوانان و گسترش امکانات رفاهی، آموزشی و تفریحی و... برای جوانان؛
تغییر شیوه های آموزش ارزشها و اعتقادات دینی و بکارگیری شیوههای نوین؛
رسیدگیبه وضعیت معیشتی معلمان و آگاهسازی آنان از طریق کارگاههای آموزشی برایایجاد رابطه عاطفی با دانشآموزان و القای قدرت تصمیمگیری، ایجاد روحیه وعزت نفس و... در دانشآموزان؛
افزایش سطح آگاهی والدین نسبت بهخصوصیات، نیازها و خواستههای جوان امروز و تعمیق ارتباط عاطفی و عقلاییوالدین با فرزندانشان و پرهیز از «زورگویی»، «سرخوردگی فرزندان» واختلافات زناشویی و...
3 افزایش امکان درمان و بازتوانی معتادان
بیماریابی از طریق مراکز آموزشی و معرفی دانشآموزان معتاد به مراکز مشاوره و مددکاری؛
جایگزینی رویکرد فرهنگی، درمانی و جبرانی به جای رویکرد قهری و انتظامی؛
تجدید نظر در شیوه های رایج بازپروری[51] و تأکید بیشتر بر نقش مددکاران اجتماعی در توانبخشی معتادان؛
آمادگیفرد معتاد برای ترک اعتیاد، بازتوانی و توانبخشی معتادان پس از عملیات سمزدائی از طریق تقویت اعتماد به نفس و قدرت نه گفتن مددجو و پیگیری وضعیتمددجویان پس از ترک اعتیاد جهت بازسازی روابط اجتماعی معتاد با خانواده واجتماع.
گسترش و تقویت و تجهیز مراکز بازپروری در سطح کشور، جهتسرویسدهی کیفی و کاهش زمان نوبتدهی به معتادان درمانجو و حذف تشریفاتاداری و بوروکراسی زائد و امکان بستری شدن مددجویان برای حداقل یک الی دوسال خصوصاً در مراکز اجتماع درمانی (TC).
گسترش روشهای گروه درمانی، خانواده درمانی، کاردرمانی و مذهبدرمانی معتادان مددجو؛
جداسازی معتادان زندانی از سایر زندانیان و شناسایی معتادان تزریقی و معتادان دارای جرائم اخلاقی برای پیشگیری از ایدز؛
وضعو تصویب قوانین حمایتی در مورد ترک کنندگان اعتیاد و مراقبت مستمر و نزدیکو تماس منظم با آنان بعد از خاتمه محکومیت یا دوران بازپروری در نهایتاحترام و اعادة حیثیت؛
رسیدگی به وضعیت روحی، عاطفی، اقتصادی و اجتماعی خانوادههای پدر معتاد و زنان همسر معتاد.
شایگان، فریبا: «بررسی پدیده خودکشی جوانان»، گزارش ملی جوانان، سازمان ملی جوانان، 1381.
عفتی، جلیل: «اعتیاد: پیشگیری یا درمان؟!»، انتشارات نیکوروش (یزد)، 1379.
عطاری، محمدرضا: «ایدز و اعتیاد»، مجموعه مقالات سمینار بررسی مسایل اجتماعی مربوط به اعتیاد جوانان، (تبریز)، 1377.
علیائیزند،شهین: «عوامل زمینهساز تن دادن زنان به روسپیگری»، مجموعه خلاصه مقالاتاولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی در ایران، 1381.
غنجی، علی: «فرهنگ مبارزه با مواد مخدر»، معاونت آموزش ناجا، 1379.
غنجی، علی: «امحاء 80»، اداره کل مبارزه با مواد مخدر ناجا، 1380.
کوزر و روزنبرگ: «نظریههای بنیادی جامعه شناختی»، ترجمة فرهنگ ارشاد، انتشارات نی، 1378.
گلپرور، محسن: «مقایسه ویژگیهای روانی و روابط زناشویی معتادان وغیرمعتادان با همسران آنها»، فصلنامه دانش و پژوهش، سال دهم، 1380.
گزارش ملی جوانان: «بررسی وضعیت جمعیت جوانان»، سازمان ملی جوانان، 1381.
مافی، مهوش: «بررسی ویژگی های مرتکبین خشونت خانوادگی»، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه الزهرا.
محبوبیمنش، حسین: «بررسی وضعیت اعتیاد به مواد مخدر جوانان»، گزارش ملی جوانان، سازمان ملی جوانان، 1381.
محبوبیمنش، حسین: «امنیت و انحرافات اجتماعی»، فصلنامه کتاب زنان، سال پنجم، شماره 18، 1381.
مسکنی، زهره: «همسرآزاری»، نشریه اصلاح و تربیت، شماره 14-13، سال 1382.
: «مجموعه مقالات علمیکاربردی خانواده و اعتیاد»، انتشارات دانشگاه الزهرا، 1377.
پی نوشتها
* - کارشناس ارشد جامعهشناسی، مدرس و پژوهشگر دانشگاه علوم انتظامی.
[1]-از آنجا که 3/14 درصد از کل جمعیت ایران در مقطع سنی 19-15 سال می باشند،این کشور دارای رتبه نخست جهانی است، همچنین به جهت آنکه 2/32 درصد جمعیتجوانان کشور، در مقطع سنی 29-15 سال هستند، ایران به عنوان دومین کشورجوان بعد از کشور اردن محسوب می شود. (گزارش ملی جوانان، بررسی وضعیتجمعیت جوانان، 1381).
[2] - ایران به عنوان کوتاه ترین و مقرون بهصرفه ترین مسیر ترانزیت مواد مخدر به سوی اروپا می باشد و در جوارافغانستان قرار دارد که اولین تولید کنندة مواد مخدر جهان (تولید 75 درصدتریاک و 50 در صد هروئین) است.
[3] - رک. محبوبیمنش، 1381.
[4] - Addiction.
2- substance dependency.
[6] - عفتی، ص 4.
[7] - آقابخشی، ص9.
[8]-معتاد تفننی، فردی است که وابستگی عمیق به مواد مخدر ندارد و فقط در برخیمواقع، آن را مصرف میکند. میانگین مصرف این افراد در هر ماه حداکثر چهاربار و هر نوبت 1 تا 3 گرم (معمولاً تریاک) میباشد. (غنجی، ص80) به طورمعمول، تعداد معتادان تفننی، چندین برابر تعداد معتادان دائمی یا رسمی ویا حرفهای برآورد میشود.
[9]- معتاد دائمی، فردی است که در اثرمصرف مکرر و مداوم مواد، دچار «وابستگی به مواد میباشد.» که به دو صورتفکری یا روانی و جسمی ایجاد میشود وابستگی فکری، ایجاد حالتی است که شخصپس از مصرف ماده مورد نظر، احساس رضایت و اقناع میکند، در این حالت میلفراوانی نسبت به مصرف مجدد مواد در شخص به وجود میآید. وابستگی جسمی نیزحالتی است که پس از مصرف مکرر در فرد ایجاد شده و در صورت عدم مصرف یاخنثیشدن اثر آن ماده، وی دچار اختلالات شدید جسمی نظیر پادرد، آبریزش بینی،بیقراری، دلپیچه و... میشود. (آقابخشی، ص3)
[10] - Narcotics drug.
[11]-مواد توانافزا موجب افزایش فعالیت فکری و بدنی و هیجانی در فرد میشود.برگ کوکا، کوکائین و خات از نوع طبیعی و آمفتامینها از نوع مصنوعی موادتوان افزا هستند.
[12]- مواد سستی زا روی سلسله اعصاب مصرف کنندهاثر گذاشته و در نتیجه باعث کاهش فعالیتهای فکری و واکنشهای عاطفی فردمیگردد. تریاک و مرفین از نوع طبیعی و هروئین، متادون و کدئین از نوعمصنوعی مواد سستی زا هستند.
[13]- مواد توهّمزا موجب اوهام حسی وبصری فرد معتاد می شوند. استحصالات گیاه (از جمله حشیش)، مکالین و برخیقارچ ها، دانه های نیلوفر وحشی از نوع طبیعی و ماده ال.اس.دی(L.S.D)D.E.T, D.MT. و اکستاسی نیز از انواع مصنوعی آن محسوب میگردد.(غنجی، صص 86-84 ؛ آقابخشی، صص 9-7)
[14]- مصاحبه آنتونیو مازیتلی رئیس دفتر نمایندگی سازمان ملل در امور مبارزه با مواد مخدر (UNODC) با روزنامه شرق، 29/7/82.
[15]-بنا به اظهارات دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر، در 20 سال اخیر، 80 درصدبودجه مواد مخدر جهت مقابله هزینه گردیده و از راهبرد کاهش تقاضا، پیشگیریو درمان غفلت شده است. به طوری که برای کشف 2 میلیون و 200 هزار کیلوانواع مواد مخدر، حدود 2 میلیون و 450 هزار نفر دستگیر و زندانی شدهاند.(روزنامه جامجم، 21/7/81).
[19]- آنومی Anomie به معنای شرایط بیهنجاری، خلأ اخلاقی، تعلیق قواعد و بیقانونی است (به نقل از کوزر و روزنبرگ، ص 402)
[20]- سخاوت، ص 14.
1- گلپرور، ص 7.
2- مجموعه مقالات همایش علمی کاربردی اعتیاد و خانواده، ص 77.
[23]- تعداد معدودی از مردان سیگاری (5 درصد)، در خانه سیگار نمی کشند و اغلبزنان نیز در برابر استعمال سیگار در محیط خانه، اعتراضی به همسرشان نمیکنند.
[24] - اکبری، صص 247-242.
[25] - همان، ص 8.
[26] - روزنامه جمهوری اسلامی، 18/1/79 و 7/6/80.
[27] - عفتی، ص 8.
[28] - کیهان، 12/12/81 (مصاحبه با رضاییفر، معاون دفتر آسیبدیدگان امور اجتماعی بهزیستی کشور).
[29] - همان، ص 7.
[30]- چیریلو، ص 82.
[31] - آتشین، ص 201.
[32] - علیائیزند، صص 85-84.
[33] - مسکنی، ص 21.
[34] - مافی، ص 55.
[35]- جوادیان، ص 34.
[36] - همان.
[37] - اسلامیتبار و دیگران، صص 101-89.
[38] - همان، ص 153.
[39] - همان، ص 154.
[40] - عفتی، ص 1.
[41] - همشهری، مورخ 12/3/81 (به نقل از مقاله فریبرز دانا در اولین همایش آسیب های اجتماعی در ایران)
[42] - ایکاردی، ص22.
[43] - سلیمی و داوری، ص 527.
[44] - محبوبیمنش، گزارش ملی جوانان، صص 119-116.
[45] - همان، ص 112.
[46] - همان، ص 16.
[47] - غنجی، ص 46.
[48] - بولتن اطلاعرسانی مرکز مبارزه با مواد مخدر ناجا، ص 12.
[49]- آتشین، ج2، صص 212-211. (آمار فوق بر مبنای 000/500 نفر معتاد با فرضنیمی تریاکی با مصرف روزانه یک گرم و نیمی هروئینی با مصرف 2 گرم باقیمتهای به ترتیب 3000 ریال و 20000 ریال محاسبه گردیده است).
[50] - اقتباس از سخنرانی دکتر محسن رضائی، به نقل از گزارش چاپ نشده سردار شبانی، فرمانده دافوس ناجا.
[51] - این شیوه ها عمدتاً بر مبنای ترک و قطع ناگهانی مواد مخدر میباشد.
تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که مواد مخدر و سو مصرف مواد عمدتاً پدیده ای مردانه است . به عبارتی اعتقاد بر این است که زنها بسیار کمتر از مردها به اعتیاد روی می آورند ، بخصوص در کشور ما حتی سیگار کشیدن زنان و دختران تعجب اطرافیان رابر می انگیزد.
اعتیاد تزریقی، سرنگ مشترک
تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که مواد مخدر و سو مصرف مواد عمدتاً پدیده ای مردانه است . به عبارتی اعتقاد بر این است که زنها بسیار کمتر از مردها به اعتیاد روی می آورند ، بخصوص در کشور ما حتی سیگار کشیدن زنان و دختران تعجب اطرافیان رابر می انگیزد. شاید به دلیل اینکه اعتیاد با نقش آشنای همسر و مادری مهربان و دلسوز در جامعه ایرانی همخوانی ندارد.
اما آیا واقعاً اینگونه است؟ آیا زنان نسبت ناچیز و بی اهمیتی از جمعیت معتادان را در کشور ما تشکیل می دهند؟ هر چند آمار دقیقی از میزان جمعیت زنان معتاد در کشور وجود ندارد ، اما بر اساس برخی پژوهشها 9/6 درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل می دهند . وزارت بهداشت نیز در آمار خود در مورد زنان معتاد از رقم 1 زن معتاد به ازای 8مرد معتاد گزارش می دهد . برخی گزارش ها هم بر این امر تاکید دارد که در مقابل هر 100 مرد معتاد 7 زن معتاد در کشور وجود دارد ؟ از سوی دیگر به گفته مسوولان زندانهای کشور در حال حاضر 50 درصد زندانیان زن در رابطه با مواد مخدر و اعتیاد در زندان هستند که به نقل از همین مسوولان این آمار در سالهای اخیر افزایش نیز داشته است.
جالب اینکه در بعد درمان پیش آگهی بهتری در زنان نسبت به مردان وجود دارد و این مساله امیدواری بیشتری در به نتیجه رسیدن اقدامات درمانی در زنان معتاد ایجاد می نماید.
پس با وجود این آمار و اطلاعات پراکنده و مقدماتی ، دیگر نمی توان به راحتی گفت جمعیت اندکی از زنان گرفتار مواد مخدر و پیامدهای آن هستند ، این در حالی است که بسیاری از زنان و دختران نیز به دلیل برچسبهایی که به یک زن و دختر معتاد در جامعه ما زده می شود کمتر تصور مراجعه به مراکز خود معرف را دارند لذا اغلب ، اعتیاد در زنان و دختران پنهان مانده و بخش قابل توجهی از جمعیت معتادان زن کشور درآمار گنجانده نمی شود.
به نظر می رسد زنان معتاد بسیار آسیب پذیرتر از مردان معتاد باشند ، چرا که مصرف مواد در زنان اغلب با آسیب های اجتماعی از جمله فرار از خانه ، روسپیگری و خشونت توام است. از سوی دیگر وقتی یک زن گرفتار اعتیاد می شود ، تنها او گرفتار پیامدهای فردی و اجتماعی سو مصرف نشده است ، بلکه مصرف مواد در زنان ، فرزندان و خانواده آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
از سویی نه تنها در فرهنگ ایرانی بلکه در اکثر فرهنگ های دنیا ، به زنان معتاد عمدتاً به چشم افراد بی بند و بار و بی عفت نگریسته می شوند ، و اگر چنین زنی خانواده نیز داشته باشد ، خانواده وی نیز از برچسبها مصون نخواهد بود . وقتی زن در یک خانواده دچار اعتیاد می شود ارکان خانواده خیلی مستعد برای از هم پاشی می شود و فرزندان نیز بخصوص دختران خانواده در نتیجه همانند سازی با مادر و مشکلات عاطفی ناشی از مصرف مواد توسط مهربان ترین عضو خانواده دچار انحرافات و مسائل و پیامدهای جبران ناپذیری می شوند. پس کم ترین عارضه اجتماعی اعتیاد در زنان متلاشی شدن خانواده است.
اعتیاد در زنان
بر اساس آمار جهانی ، اعتیاد در زنان عوارض خطرناک تری نسبت به مردان ایجاد می کند . به عناون مثال فاصله زمانی اولین تجربه مصرف مواد ، تا تزریق مواد در زنان بطور متوسط 2 سال طول می کشد در حالیکه این زمان در مردان حدود8 سال است . با این حساب زنان 6 سال زودتر از مردان به ورطه وابستگی شدید ، که درمان طبعاً سخت تر و عوارض جسمی –روانی اجتماعی ان نیز به مراتب بیشتر است کشانده می شوند.
مرگ در اثر مصرف مواد نیز در زنان و دختران سریعتر رخ می دهد. بخصوص مصرف بیش از حد ، خودکشی و تصادفات ناشی از آثار مصرف برخی مواد علت اصلی مرگ و میر در زنان معتاد است.
همچنین به دلیل اینکه اعتیاد در زنان زمینه ساز سایر انحرافات است ، استفاده تزریقی از مواد و وجود سرنگهای مشترک ، همچنین رابطه جنسی پرخطر در این زنان خطر ابتلا آنها به ایدز ، هپاتیت و سایر بیماریهای مقاربتی را افزایش می دهد.
جالب اینکه در بعد درمان پیش آگهی بهتری در زنان نسبت به مردان وجود دارد و این مساله امیدواری بیشتری در به نتیجه رسیدن اقدامات درمانی در زنان معتاد ایجاد می نماید. اما از سوی دیگر یک سری موانع نیز در مقابل زنان جهت اقدام به درمان اعتیاد وجود دارد که بایستی به آنها توجه نمود.
شاید مهم ترین مانع در این بین باورها و نگرش های موجود در جامعه در مورد زنان معتاد باشد.اگر چه افراد جامعه می توانند اعتیاد را در مردان یک نوع بیماری فرض کنند اما در مورد زنان معتاد شرایط متفاوت است . متاسفانه اغلب افراد اعتیاد را در زنان یک موضوع غیر اخلاقی در نظر می گیرند تا یک بیماری . در واقع نگرش های اجتماعی منفی موجود درباره رفتار غیر اخلاقی زنان معتاد مانعی بزرگ در راه درمان اعتیاد در زنان می باشد. چرا که زنان با درونی نمودن نگرش موجود در جامعه مبتنی بر اینکه اعتیاد در واقع نوعی تزلزل اصول اخلاقی در آنهاست از درمان خود اجتناب می نمایند یا از معرفی خود به عنوان معتاد در انظار و مجامع عمومی شرمسار می شوند.
علاوه بر طرز نگرش و تفکرات افراد جامعه و تاثیر آن در باور زنان و دختران معتاد در زمینه درمان اعتیاد می توان به موانع دیگری نیز بصورت فهرست وار اشاره نمود:
ارتباط با دوستان و بخصوص همسران معتاد و ممانعت آنها در ترک اعتیاد زنان
مسوولیتهای زندگی از جمله مراقبت از بچه ها و وظایف همسری
مشکلات مالی و هزینه های بالای درمان اعتیاد
عدم تفکیک برنامه های درمانی با توجه به جنسیت و تمرکز درمان بر مردان که همانطور که ذکر شد زنان نیازمند اقدامات اختصاصی درمانی هستند.
فقدان مراکز مخصوص بازپروری در زنان معتاد
رفع موانع ذکر شده و سایر موانعی که در اینجا به آنها اشاره نشده ، نیازمند برنامه ریزی های فرهنگی و حمایتی از زنان معتاد است.
با توجه به موارد ذکر شده ، به نظر می رسد نادیده گرفتن و یا توجه کمتر به بحث اعتیاد زنان در اینده ای نه چندان دور عواقب ناگواری را بر اجتماع تحمیل می نماید. امروزه در دنیا در حوزه های مختلف همچون پیشگیری ، درمان ، آموزش ، پژوهش ، بهداشت ، رفاه اجتماعی و ... به بحث تفاوتهای جنسیتی در برنامه ریزیها توجه خاص می شود.
به نظر می رسد زنان معتاد بسیار آسیب پذیرتر از مردان معتاد باشند ، چرا که مصرف مواد در زنان اغلب با آسیب های اجتماعی از جمله فرار از خانه ، روسپیگری و خشونت توام است. از سوی دیگر وقتی یک زن گرفتار اعتیاد می شود ، تنها او گرفتار پیامدهای فردی و اجتماعی سو مصرف نشده است ، بلکه مصرف مواد در زنان ، فرزندان و خانواده آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
در مورد اعتیاد نیز باید به این مساله توجه نمود ، چرا که از نظر اقدامات پیشگیرانه و درمانی زنان به دلیل ویژگی های خاص جنسیتی نیازمند مداخلات اختصاصی می باشند. هر چند توجه به بحث اعتیاد زنان در گذشته به دلیل تمرکز براعتیاد مردان عمدتاً مغفول مانده بود ، لیکن رویکرد جدید ستاد مبارزه با مواد مخدر نوید بخش تدارک اقداماتی جهت توجه به اعتیاد زنان و دختران می باشد.
در واقع در خصوص موضوع اعتیاد در زنان می توان در ابعاد مختلف اقدامات موثری ارائه داد ، از جمله اینکه :
تلاش در جهت تغییر نگرش افراد جامعه نسبت به اعتیاد زنان و دختران که آن را یک سوء رفتار اخلاقی تلقی نکنند بلکه اعتیاد زنان نیز در جامعه به عنوان یک بیماری نگریسته شود تا با درمان این مشکل ، اجتماع از پیامدها و عوارض ناگوار ، مهلک وجبران ناپذیر آن در امان باشد.
لزوم توجه به تفاوتهای جنسیتی در برنامه های پیشگیرانه ، همانطور که اشاره شد به دلیل تفاوتهای جنسیتی زنان و مردان ، بایستی برنامه های پیشگیرانه در ابعاد مختلف برای دو جنس با توجه به ویژگی های آنها طراحی و اجرا شود.
بررسی همه جانبه وضعیت اعتیاد در زنان و دختران در کشور و عوامل مرتبط و موثر بر آن. در حقیقت به دلیل فقدان پژوهشهای خاص در این زمینه در کشور قطعاً یک مطالعه همه جانبه در توصیف وضع موجود و برنامه ریزی برای آینده مفید خواهد بود.
به هر حال بی توجهی به زنان در برنامه ریزی هایی که در مورد اعتیاد صورت می گیرد قطعاً عواقب ناخوشایندی ، چه بسا بیشتر از پیامدهای اعتیاد مردان به دنبال دارد. لذا انتظار است تا با درک اهمیت موضوع در آینده شاهد رویکردهای حساس به جنسیت در برنامه ریزی های مرتبط با اعتیاد و مواد مخدر باشیم.
اعتیاد به مواد مخدر ، به عنوان نابسامانی اجتماعی ، پدیده ای است که آن را " بلای هستی سوز " نام نهاده اند؛ زیرا ویرانگری های حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی می گردد و سلامت جامعه را به مخاطره می اندازد و هر سال این بلای خانمان برانداز، قربانیان بی شماری را در آغوش سرد خاک می افکند.
اعتیاد به مواد مخدر تقریباً پدیده نوظهوری است که از عمر آن شاید بیش از صد و پنجاه سال نمی گذرد. البته مصرف مواد مخدر و حتی عادت و نیز استعمال تفننی بدان ، تاریخی طولانی دارد . لیکن از قرن نوزدهم به بعد است که به سبب تأثیر فراوان بر جنبه های متفاوت زندگی اجتماعی انسان ها ، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
اعتیاد چیست؟
اعتیاد را به عادت کردن ، خوگرفتن ، خوگرشدن ، و خود را وقف عادتی نکوهیده کردن معنی نموده اند. به عبارت دیگر ، ابتلای اسارت آمیز به ماده ی مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیان آور شمرده شود ، اعتیاد نام دارد . اصطلاح اعتیاد به سهولت قابل تعریف نیست ، اما عواقب آن به صورت های مختلف نظیر کم شدن تحمل و وابستگی شدید هویدا می شود .
در طب جدید به جای کلمه ی اعتیاد ، وابستگی به دارو به کار می رود که دارای همان مفهوم ولی دقیق تر و صحیح تر است . مفهوم این کلمه این نیست که انسان بر اثر کاربرد نوعی ماده شیمیایی از نظر جسمی و روانی به آن وابستگی پیدا می کند، به طوری که بر اثر دستیابی و مصرف دارو ، احساس آرامش و لذت به او دست می دهد؛ بلکه به این معناست که فرد با نرسیدن دارو به خماری ، دردهای جسمانی و احساس ناراحتی و عدم تأمین دچار می شود.
سازمان بهداشت جهانی ، ماده ی مخدر را این گونه تعریف می کند: " هر ماده ای که پس از وارد شدن به درون ارگانیسم بتواند بر یک یا چند عملکرد از عملکردها تأثیر بگذارد ، ماده ی مخدر است." این تعریف مصرف کنندگان مواد مخدر را افرادی غیر طبیعی و منحرف می داند و براساس آن مخدرهایی نظیر توتون و مشروبات الکی و همچنین مخدرهای غیرقانونی مانند هروئین و ال . سی . دی را در بر می گیرد .
معتاد کیست؟
"معتاد کسی است که بر اثرمصرف مکرر و مداوم، متکی به مواد مخدر یا دارو شده باشد، "یا به عبارت دیگر" قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی به مواد مخدر، معتاد شناخته می شود."
از نظر آسیب شناسی ، هر دارویی که پس از مصرف چنان تغییراتی را در انسان به وجود آورد که از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد و اجتماع نسبت به آن حساسیت یا واکنش نشان دهد، آن دارو مخدر است و کسی که چنین موادی را مصرف می کند معتاد شناخته می شود.
بنابراین ، معتاد به کسی می گویند که در نتیجه ی استعمال متمادی دارو در بدن وی حالت مقاومت اکتسابی ایجاد شده ، به شیوه ای که استعمال مکرر آن موجب کاسته شدن تدریجی اثرات آن می گردد. از این رو، پس از مدتی شخص مقادیر بیشتری از دارو را می تواند بدون بروز ناراحتی تحمل کند و در صورتی که دارو به بدن وی نرسد، اختلالات روانی و فیزیکی در او ایجاد می شود.
انواع اعتیاد
با توجه به تعریف اعتیاد که قبلاً به آن اشاره شد، انواع اعتیاد را می توان به دو گروه تقسیم کرد:
1- اعتیاد مجاز: به وابستگی و تداوم در مصرف موادی که به عنوان دارو شناخته شده و به طور طبیعی یا مصنوعی به دست می آید، اعتیاد مجاز می گویند که معمولاً شامل بسیاری از مواد است که با تجویز پزشک یا اغلب خودسرانه مصرف می شود. اعتیادهای مجاز به نوبه خود به دو دسته تقسیم می شوند.
الف) اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و مصنوعی که به عنوان دارو شناخته می شوند.
ب) اعتیاد به موادی مانند تنباکو، سیگار و نظایر آن که تنها از دیدگاه روانی عادت آور است و تداوم مصرف را ایجاد می کند.
2- اعتیاد غیر مجاز: وابستگی فرد به مصرف همیشگی مواد مخدر و بهره گیری ازعواملی که بنا بر قوانین کشوری یا بین المللی ( شرعی و مدنی ) غیرقانونی شناخته می شود، اعتیاد غیر مجاز می گویند. این امر در نتیجه ناپسند بودن مظاهر اعتیاد از دیدگاه شرعی ، پزشکی ، بهداشتی ، روانی و اجتماعی ، غیر مجاز تلقی می شود.
فرایند اعتیاد
اعتیاد به هر شکلی که باشد، معمولاً طی یک فرایند سه مرحله ای انجام می گیرد، این مراحل عبارت اند از:
1- مرحله آشنایی:در این مرحله شخص در اثر مسامحه یا تشویق دیگران یا میل به انجام یک کار تفریحی یا کنجکاوی یا علل دیگر مانند کسب لذت ، به مصرف مواد مخدر آشنا می شود.
2- مرحله میل به افزایش مواد: در این مرحله ، بدن هر روز به مواد بیشتری نیاز پیدا می کند و بعد از مدت ها استفاده نامرتب از موادمخدر، شخص دچار شک و تردید شده، برای رهایی از آن با امیال خود دست به مبارزه می زند.
3- مصرف اعتیاد( بیماری): در این مرحله، بعد از شک و تردید و شاید مدتی ترک اعتیاد ، شخص سرانجام به مرحله اعتیاد واقعی می رسد که اگر مواد مخدر ، کم یا بدون رعایت ترتیبات لازم ناگهان قطع شود عوارض جسمانی و روانی در او ایجاد می شود.
مصرف هروئین به سرعت موجب اعتیاد می شود. تریاک پس از مصرف دارو و حدود یک ماه متوالی به چنین مرحله ای می رسد. اما اعتیاد به الکل مستلزم مصرف آن به مدت طولانی تر است.
شخصیت معتاد
شخصیت فرد به ساختار روانی او بستگی دارد. شخصیت با توجه به برخی عوامل ساختاری ثابت، که با پایان بلوغ برای همیشه شکل می گیرد، تعریف می شود و فرد خواه بیمار باشد خواه سالم، ساختار بنیادی شخصیتش هرگز تغییر نمی کند.
بین شخصیت و اعتیاد رابطه متقابل وجود دارد ؛ یعنی فرد به علت وضع خاص شخصیتی و نیازها و شکست ها، ناتوانی در برخورد با مسائل و ناکامی در زندگی، عدم ثبات عاطفی و ناملایمات دیگر به اعتیاد رو می آورد و اعتیاد نیز به نوبه خود موجب از بین رفتن انسجام روانی و هیجانی شخص می شود. بدین ترتیب بین اعتیاد و شخصیت ، دور باطلی ایجاد می گردد که مبارزه با آن مستلزم تغییر شرایط بیرونی و درونی، یعنی ایجاد اراده و روحیه ای قوی و آسیب ناپذیر است و بالاخره، به دلیل فساد بافت های مغزی که از مصرف مواد مخدر به وجود می آید، شخص کنترل حرکات خود را از دست داده، آمادگی آسیب رسانی به خود و دیگران را پیدا می کند. از این رو، به موازات افزایش معتادان، سرقت ها و انحرافات اجتماعی و اخلاقی نیز روز افزون می شود.
شناخت شخصیت و ویژگی های رفتاری معتادان به منظور مبارزه با اعتیاد و نیز پیشگیری و درمان آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعتیاد دگرگونی هایی در خلق و خوی معتاد به وجود می آورد که از احوال ظاهریش می توان بدانها پی برد.
ادامه دارد ...
در قسمت بعد به معرفی مشخصات فرد معتاد و عوارض اعتیاد می پردازیم.
اعتیاد یك آسیب اجتماعی است و مصرف مواد مخدر تهدیدی علیه سلامت عمومی جامعه است به شكلی كه می تواند ثبات اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی ملتها را آسیب پذیر نماید. درحال حاضر مشكل مواد مخدر در سطح جهان بعنوان یك بحران مطرح است، که هم از حیث تعداد افراد معتاد و هم از حیث پیچیدگی و رهایی از آن یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی کشور محسوب می شود. آنچه بیش از همه اعتیاد را به عنوان مسئله ای اجتماعی مطرح می کند ، آسیب های اجتماعی ناشی از آن است که گریبان گیر اعضای سالم جامعه نیز می شود .
اعتیاد
خانواده اولین و کوچک ترین واحد اجتماعی است که شخصیت هر فرد در آن شکل می گیرد. بسته به این که در یک خانواده چه ارزش ها و اعتقاداتی در درجه اهمیت قرار دارد، شخصیت اعضای آن خانواده شکل می گیرد. در نهایت از مجموع خانواده ها یک جامعه شکل می گیرد ،جامعه ای که بقای آن در گرو اصلاح و ثبات گروه های اجتماعی آن است .
در خانواده و جوامعی که ارزش های والای انسانی ، ارزش های دینی و معنوی در ارجعیت قرار داشته باشد ، مسلما انحراف و کجروی کمتر روی خواهد داد و جامعه هر چه سریع تر به سوی شکوفایی و رشد حرکت می کند .برعکس هر چه در خانواده الگوها نامناسب تر و آشفته تر و جوامع نابسامان تر باشد ، احتمال تزلزل و انحراف اجتماعی بیشتر خواهد بود وجامعه را از مسیر اصلی خود دور می گردد .
یکی از مهمترین نتایج آشفتگی و تزلزل خانواده ها که گریبان گیر اعضای آن می شود، اعتیاد است، اعتیاد برهم زننده آرامش درونی یک خانواده و در نهایت فلج و نابود شدن جامعه و عدم توانایی آن در رسیدن به جامعه ای ایده آل است.
در خانواده و جوامعی که ارزش های والای انسانی ، ارزش های دینی و معنوی در ارجعیت قرار داشته باشد ، مسلما انحراف و کجروی کمتر روی خواهد داد و جامعه هر چه سریع تر به سوی شکوفایی و رشد حرکت می کند
به عبارت دیگر مهم ترین آسیب اجتماعی کشور ، معضل مواد مخدرو اعتیاد است .اعتیاد معضل بزرگ جهان امروز و بلایی اجتماعی است که به آسیبهایی از جنبههای متعدد اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی ، روانی ، اخلاقی و حقوقی ختم می شود. علاوه بر آن اعتیاد عامل بروز بسیاری از آسیبها و نابسامانی های فردی و اجتماعی است و از جمله مهم ترین مشکلات اساسی جهان برشمرده می شود که حیات بشری را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی مورد تهدید و چالش جدی قرار میدهد.
امروزه سن ابتلا به اعتیاد به سرعت رو به کاهش است و جوان ها و حتی نوجوان های بسیاری به نوعی از مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده اند.
یکی از عوامل مهم در پایین آمدن سن اعتیاد ، سهولت در دسترسی به مواد مخدر در نتیجه ی نابسامانی جامعه است .
خانواده
اوج این نابسامانی و آشفتگی جامعه ، خود را در اعتیاد یک کودک 3ساله به نمایش می گذارد .
جدیدترین خبر رسیده از چین حاکی از آن است که یک دختر سه ساله به نام «یا وین» به سیگار کشیدن و مصرف زیاد مشروبات الکلی اعتیاد دارد. خانواده وی هم به دلیل مشغله بسیار زیاد اهمیت زیادی به این مسأله نمی دهند.
اعتیاد این دختر کوچک باعث شد که او هفته پیش که در حال بازی کردن در خیابان بود، با یک خودرو تصادف کند. او پس از پنج روز از کما در آمد و اکنون دچار جراحات بسیار زیادی شده است.
گفتنی است سال گذشته نیز در حادثهای مشابه، کودکی به سیگار اعتیاد داشت اما مدتی پیش اعلام شد که او زیر نظر پزشکان قرار گرفته و در نهایت آن را ترک کرده است.
به عبارت دیگر مشکل اعتیاد نه تنها یک مشکل فردی است بلکه عواقب اجتماعی آن هرچه بیشتر جلوه می نماید .از جمله تاثیرهای زیانبار و مهلک اعتیاد، انتقال و اشاعه بیماریهای گوناگون و خطرناک از جمله ایدز و هپاتیت به اعضای یک جامعه است.
در نتیجه فرد معتاد با اعتیاد خود نه تنها خود را در معرض بسیاری بیماری ها قرار می دهد ، بلکه مهم تر از آن آسیب و نقصانی است که به مجموعه بزرگتری تحت عنوان اعضای جامعه وارد می آورد . این مسئله باعث می شود که اعتیاد نه دیگر یک مسئله فردی بلکه مسئله ای اجتماعی تلقی شود که اثرات آن گریبان گیر همه اعضای جامعه می شود .
علل و زمینه های گرایش به اعتیاد و راه های پیشگیری از آن
بلای هستی سوز ( قسمت سوم )
طبق تحقیقات کارشناسان امور اجتماعی و روان شناسان ، علل و انگیزه های گرایش به اعتیاد بسیارند و ما در اینجا به اجمال به برخی از آنها اشاره می کنیم .
1- بلوغ و نوجوانی
دوران بلوغ و نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های زندگی به شمار می رود. در این دوره ی سنی خصوصیاتی از قبیل تشخص طلبی ، اعلام استقلال ، مخالفت جویی ، خودنمایی ، تبعیت از گروه های مرجع و ده ها صفت دیگر بروز می کند. دوره جوانی زمان بحران و شورش است. جوان با دارا بودن ویژگی خاص خود به دنبال هیجان است و در این راه اغلب به بیراهه کشیده می شود.
نتایج بررسی ها نشان می دهد که نوجوانان و جوانان ، بیشتر از گروه های سنی دیگر در معرض خطر اعتیاد قرار می گیرند.
2- اختلافات خانوادگی و تضاد و کشمکش بین والدین
درگیری های خانوادگی بین والدین موجب می شود که فرزندان از مراقبت و کنترل لازم برخوردار نباشند. این وضعیت و فضای نامناسب و نامساعد خانوادگی و عدم صمیمیت بین افراد خانواده موجب می گردد که فرزندان چنین خانواده ای برای خود دوستانی بیابند و با اهمال وغفلتی که در پرورش آنها شده، به سوی اعتیاد سوق داده شوند.
3- دوستان ناباب و معتاد
برخی از افراد سست عنصر و بی اراده وقتی می بینند دوستانشان با مصرف مواد مخدر نگرانی ها و گرفتاری های روحی خود را " خاموش می کنند " ، و حالت" آرامش " و" شادی موقتی" به دست می آورند، از روی کنجکاوی ترغیب می شوند تا با چند بار مصرف ، حالتی مانند آنان به دست آورند. اما همین گرایش موقت موجب اعتیاد می گردد و یک عمر بدبختی و پشیمانی را در پی می آورد.
4- نابسامانی های زندگی و بیکاری
بیکاری و فرار از مشکلات زندگی و عدم توانایی فرد در روبرو شدن با مسائل اجتماعی از دیگر عواملی هستند که موجب می شوند شخص، مواد مخدر را پناهگاهی برای خود تلقی کند و به آن پناه ببرد.
5- تنهایی، احساس بی پناهی، نداشتن دوستان خوب
تنهایی و بی کسی و شکست های اجتماعی و نداشتن دوستانی صالح، امین، دلسوز و مهربان نیز ممکن است فرد را به طرف اعتیاد سوق دهد.
6- فشارهای عصبی و روانی
در اکثر اوقات عوامل روانی و فشارهای عصبی ، کششی برای اعتیاد در فرد به وجود می آورد. مشکلات و نیازهای روانی و عاطفی برآورده نشده و عوامل نامساعد و ناراحت کننده ی زندگی ، شخص را به طرف مواد مخدر سوق می دهد.
7- لذت های نفسانی زودگذر
گروهی نیز با تصوری نادرست برای پیدا کردن آرزوهای گمشده خود به مصرف مواد مخدر روی می آورند و آن را منبع لذت و خوشحالی و رفع نیازمندی های خود می پندارند.
8- فراوانی و در دسترس بودن مواد مخدر
نمی توان انکار کرد که فراوانی مصرف مواد مخدر و در دسترس بودن و تهیه آسان آن، افراد معتاد و توزیع کنندگان را بر می انگیزاند و تأثیر بسیاری در معتاد کردن افراد زودباور به ویژه نوجوانان و جوانان دارد.
9- توهم لذت جنسی بیشتر
برخی از افراد ، ریشه اعتیاد را در رابطه با امور جنسی می دانند و تصور می کنند مصرف مواد مخدر لذت جنسی را افزایش می دهد، اما واقعیت این است که مصرف مواد مخدر نه تنها توانایی جنسی را زیاد نمی کند، بلکه موجب اختلال در تعادل هورمون های جنسی و عقیمی در مردان و نازایی در زنان می شود.
10- روی آوردن به کارهای خلاف شرع ، عقل و عرف جامعه
در نزد فرد معتاد، ترس، وحشت و بزدلی جانشین شجاعت و شهامت و از خودگذشتگی می شود و چون فرد معتاد به کار و شغل شرافتمندانه بی اعتنا می گردد، ناچار برای به دست آوردن مواد مخدر و توهم درآمد بیشتر به کارهای خلاف شرع، عقل و عرف اجتماع مانند تکدی و دزدی روی می آورد یا واسطه فروش مواد مخدر می شود.
اصولی ترین راه پیشگیری اعتیاد و درمان معتادان
باید دانست تا زمانی که مصرف کننده مواد مخدر داشته باشیم، موادمخدر از راه های مختلف به داخل کشور راه می یابد. بنابراین با اقدامات مؤثر در برخورد با قاچاقچیان مواد مخدر در داخل کشور و مناطق مرزی، راه حل های زیر نیز جهت کاهش، پیشگیری و درمان معتادان ارائه می گردد:
1- تحقیقات وسیع علمی به منظور شناسایی دقیق علل روی
آوردن افراد ، به ویژه جوانان به اعتیاد
باید زمینه برای تحقیقات مراکز پژوهشی فراهم شود تا زمینه رشد این بلای خانمانسوز از میان برود و دیوار نامریی نیز در برابر اعتیاد به وجود آید. در بسیاری از کشورهای جهان ، کارشناسان پس از سال ها تجربه به این نتیجه رسیده اند که اصلی ترین راه مبارزه با مواد مخدر و خشکانیدن ریشه اعتیاد، برچیدن زمینه و انگیزه اعتیاد در نسل جوان است.
2- آموزش عمومی درباره علل و پیامدهای اعتیاد
آموزش عمومی و پیشگیری از اعتیاد باید به عنوان یک فرهنگ در جامعه همگانی شود.
3- شناخت دقیق نیازهای جوانان
اساسی ترین نیازهای جوانان، تحصیل، اشتغال ، ازدواج، مسکن، امکانات سالم تفریحی و ورزشی و... می باشد . با شناخت دقیق نیازها و تصمیم جدی برای برطرف نمودن این نیازها در حد توان توسط خانواده ها، جوانان، مسئولین و...، می توان امید جدی به پیشگیری از اعتیاد و درمان معتادان داشت.
4- نقش رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی
برنامه های مفید آموزشی، تربیتی، تفریحی و سرگرمی ، وسایل ارتباط جمعی ، بخصوص صدا و سیما می تواند در این زمینه ، نقش مؤثری داشته باشد. زیرا برنامه های تلویزیونی جذاب و آموزنده ، زمینه ساز گرایش جوانان به زندگی سالم و دوری از اعتیاد خواهند بود.
5- نقش بهداشت
در تمام جهان، «بهداشت» مقدم بر «درمان» است. در اعتیاد نیز پیشگیری از طریق آموزش و تشویق مردم بخصوص نسل جوان باید در صدر کارهای ستاد مبارزه با مواد مخدر قرار بگیرد.
6- مبارزه قاطع و پیگیر با سوداگران مرگ
7- نقش نهادها، مؤسسات و مراکز فرهنگی
واضح است که برای دور نگهداشتن جوانان از این بلای خانمان سوز، نهادهایی چون مدرسه ، مؤسسه های فرهنگی و ورزشی، نیروهای انتظامی، مؤسسه های مذهبی و... می توانند بسیار مفید و ثمربخش باشند ، اما اهمیت هیچ کدام از آنها به پای خانواده نخواهد رسید. خانواده به عنوان اساسی ترین واحد جامعه نقش به سزایی در دور نگهداشتن فرزندان از مواد مخدر دارد.
درمان اعتیاد با انتخاب یكی از دو هدف اصلی پاكی كامل و كاهش آسیب اعتیاد ، میتواند شروع شود ولی هر بیماری كه با یكی از این اهداف، درمانش شروع شد؛ با توجه به نیازها، شرایط و خصوصیاتش باید اهداف فرعی دیگری برای او (از همان ابتدای درمان ) انتخاب شود. بنابراین درمانگران باید با انواع اهدافی كه میتواند برای یك فرد معتاد در نظر گرفته شود؛ آشنا شوند و بر اساس آن برای هر بیماری با مشاركت خود او، در ابتدا اهداف درمان را تعیین نمایند. مثلاً در مورد بیماری كه به علت كمردرد، مصرف تریاك خود را شروع كرده است و در حال حاضر انگیزه زیادی برای ترك دارد، باید علاوه بر تعیین هدف كلی پاكی كامل، هدف فرعی از بین بردن علت كمردرد را نیز حتماً مد نظر داشت و گرنه همین درد دوباره باعث عود اعتیاد خواهد شد و یا در مورد بیماری كه او نیز با هدف اصلی پاكی كامل درمانش را شروع كرده ولی هیچ سابقهی ناراحتی جسمانی را در شرح حال خود نمیدهد. بلكه سابقه ی افسردگی را بیان میكند؛ یكی از اهداف فرعی حتماً باید درمان ضد افسردگی در او باشد.
در شكل سرپایی درمان، هزینهی درمان كاهش یافته، فرد شرایط طبیعی زندگی خود را حفظ خواهد كرد. ولی مشكل این شیوه از درمان این است كه احتمال شكست درمان و مصرف مجدد مواد زیاد خواهد بود.
اهداف درمان
با در نظر گرفتن وضعیت و شرایط فرد معتاد میتوان اصول ذیل را به عنوان اهداف درمانی مشخص كرد.
1. رسیدن به زندگی عاری از مصرف مواد. 2. افزایش انگیزه ی بیمار برای حفظ پرهیز . 3. حذف رفتارهای ضد اجتماعی بیمار و بهبود روابط اجتماعی او . 4. كمك به ارتقاء عملكردهای متنوع و مختلف فرد در زندگی . 5. رسیدن به مطلوب ترین حالت بدنی از نظر طبی .6. شناسایی و درمان اختلالات روان پزشكی در فرد.7 . بهبود روابط فرد با افراد فامیل ، دوستان و اطرافیان . 8. بهبودی دوبارهی عملكرد حرفهای فرد در جامعه. 9. بالابردن ارزش های معنوی برای بیمار. 10. كسب مهارتهای لازم در مواجهه با مشكلات زندگی و برای مقاومت در برابر وسوسههای مصرف مواد. 11 . پیشگیری از عود اعتیاد.
اعتیاد
البته در حین اقدامات كاهش آسیب و عوارض اعتیاد (Harm Reducation ) با بیمار مصاحبههای انگیزشی هم صورت میگیرد تا در صورت ایجاد انگیزه های لازم ، وارد درمان های پرهیز كامل (abstinence ) گردد.
اهداف كلی درمان، پاكی كامل و یا كاهش آسیب اعتیاد است ولی علاوه بر این دو هدف اصلی ، اهداف فرعی دیگری نیز باید برای بیمار انتخاب شود كه زیر گروه از این دو هدف خواهند بود. مثلاً در صورتی كه هدف ، پاكی كامل باشد، رسیدن به زندگی عاری از مصرف مواد، افزایش انگیزه برای حفظ پرهیز و پیشگیری از عود اعتیاد، اهداف فرعی تر در درمان فرد بیمار خواهد بود و برای هدف پیشگیری از عود اعتیاد، بر حسب خصوصیات و شرایط و نیازهای بیمار میتوان اهداف فرعیتری در نظر گرفت. از جمله در صورت وجود رفتارهای ضد اجتماعی در بیمار و نداشتن دوست، حذف رفتارهای ضد اجتماعی بیمار و بهبود روابط اجتماعی او، شناسایی و درمان اختلالات روان پزشكی در فرد، بهبود روابط فرد با افراد فامیل یا دوستان و اطرافیان ، كسب ظرفیت های لازم مربوط به رشد و بلوغ شخصیت، تقویت مهارت ارتباطی و ابراز وجود، هدف فرعی خواهند بود كه برای بیمار باید در نظر گرفته شود. در صورتی كه برای فردی دیگر ممكن است هدف كلی، كاهش آسیب اعتیاد باشد. مثلاً این بیمار افسردگی و كمر درد شدید داشته واكنون بیكار است و از خانواده نیز طرد شده است، در آن صورت اهداف فرعیتر او، شناسایی و درمان اختلالات روان پزشكی ، رسیدن به مطلوبترین حالت بدنی از نظر طبی، كمك به ارتقای عملكردهای متنوع و مختلف فرد در زندگی، بهبود روابط او با خانواده، بهبودی دوباره عملكرد حرفهای فرد در جامعه و كسب مهارتهای لازم در مواجهه با مشكلات زندگی، برای مقاومت در برابر وسوسه مصرف مواد، میباشد . یكی از اهداف فرعی درمان كه در بسیاری از بیماران مفید خواهد بود؛ بالابردن ارزش های معنوی بیمار است.
سم زدایی ، بخش بسیار كوچكی از درمان اعتیاد را شامل میشود و بعد از اتمام سم زدایی در صورت فقدان درمان نگه دارنده، میزان عود، بسیار بالاست
البته انتخاب شیوهی درمان بر عهدهی بیمار با كمك و راهنمایی درمانگر است. هیچكدام از آنها (بیمار و درمانگر ) به تنهایی شیوهی درمان را انتخاب نمیكنند. البته هیچ شیوهی درمانی كاملاً ایمن نیست و هر شیوهای عوارض خاص خود را دارد. اما درمانگر وظیفه دارد بیمار را به انتخاب شیوهای كه كمترین عوارض و بیشترین سودها را دارد؛ راهنمایی نماید. اعتیاد، بیماری مزمنی است كه در درمان آن باید شرایط و ویژگیهای هر فرد توسط درمانگر مشخص گردیده و لحاظ گردد. در صورتی كه روشهای متعددی برای درمان اعتیاد افراد در دسترس باشد، انگیزه مراجع بالا رفته، ترس او از شكست درمان كاهش خواهد یافت .
سلامتی
در شكل سرپایی، هزینهی درمان كاهش یافته، فرد شرایط طبیعی زندگی خود را حفظ خواهد كرد. ولی مشكل این شیوه از درمان این است كه احتمال شكست درمان و مصرف مجدد مواد زیاد خواهد بود. چرا كه عوامل محیطی و مشكلات فرد كمتر قابل كنترل هستند . ولی در شكل اقامتی، بیمار در تمام طول طول شبانه روز تحت كنترل درمانگر است و از بحرانها و مشكلات محیط خویش جدا میشود؛ بنابراین امكان مواجهه با بحرانها و مشكلات در محیط بیرون از بین رفته و در طی اقامت او در مركز درمانی احتمال شكست درمان، كمتر خواهد بود. برنامههای درمان را میتوان به دو گروه تقسیم كرد: 1. سم زدایی 2. درمانهای نگهدارنده كه هر دو گروه فوق، هم شامل درمانهای دارویی و هم شامل درمانهای غیر دارویی است. این برنامه های درمانی همان طور كه گفته شد ؛ میتوانند در قالبهای سرپایی، اقامتی و یا نیمه اقامتی اجرا شوند. سم زدایی ، بخش بسیار كوچكی از درمان اعتیاد را شامل میشود و بعد از اتمام سم زدایی در صورت فقدان درمان نگه دارنده، میزان عود، بسیار بالاست .
« کراک» آشناترین مخدر برای معتادین به مخدرهای صنعتی است . این مخدر آنقدر تخدیر کننده است که حتی با یکبار مصرف آن، شخص آنچنان به آن وابسته می شود که ترک آن تقریبا" غیر ممکن و اعتیاد به آن حتمی است . تقربیا" هر گونه حالت تحرک و نشاط روحی و جسمی که توسط مواد اعتیاد آور ایجاد شود با حس بی حالی همراه خواهد بود و هر چه مقدار به اصطلاح « پرواز شادمانه» حاصل از مصرف این مخدر بالاتر باشد « سقوط » و احساس خماری و افسردگی پس از آن نیز شدید تر و طولانی تر خواهد بود .
اعتیاد به کراک از همین جا آغاز می شود. زیرا نیاز به فرار از حالت ناگوار موجب مصرف مجدد کراک شده و پس از برطرف شدن تاثیر اولیه حالت افسردگی این بار شدیدتر از قبل باز می گردد و این چرخه ادامه می یابد تا فرد معتاد کاملا" از پای در آید . مثل دیگر مخدرهای صنعتی آمار توزیع و مصرف کرک در جوامع مختلف به چند دلیل بالاست. اول دلیلی که باعث بالا بودن این آمار می شود ارزان بودن آن در قیاس با مخدرهایی مانند کوکائین و بالتبع فروش بیشتر آن است و دلایل بعدی این که ، این مخدر و مخدرهای مانند آن به شکلی ساده استعمال می شوند و علاوه بر همه اینها به واسطه حجم کم ، پنهان کردن آن هم ساده است .
پروازی از جنس توهم
اگر جوانان و خانواده ها عمق این فاجعه را سریعا در نیابند نسل جوان در معرض تهدیدی جدی قرار دارد .خطری که در کمتر از 2 سال جوانان کشورمان را مثل برگ خزان به زمین خواهد انداخت . بر طبق دلایل علمی و پزشکی، کراک هرویینی است که تا حد امکان اشباع شده است. اعتیاد آن نسبت به هرویین بسیار شدید تر و فوری تر و ترک آن بسیار مشکل تر است . کراک ماده ی مخدر جدید است یعنی در واقع با نام جدید معرفی شده و نوجوانان نمی دانند که بد تر از هرویین است. بنابر این وحشتی که از هروئین دارند و باعث می شود که به طرفش نروند از کراک ندارند. اکثرا خیال می کنند که کراک چیزی در حد قرص های روان گردان و اکستازی است. به همین دلیل از مصرف آن وحشت ندارند و این شروع و علت فاجعه است. مصرف حتی یک بار کراک اعتیاد آور است و این تفاوت اساسی کراک با قرص های اکستازی است که اگر چه در بلند مدت کشنده هستند اما اعتیاد با قدرت بالا ندارند . تبلیغات زیادی که شبانه روزی علیه قرص های اکستازی شده باعث شده که خطر کراک در سایه و پنهان باقی بماند .
مصرف حتی یک بار کراک اعتیاد آور است و این تفاوت اساسی کراک با قرص های اکستازی است که اگر چه در بلند مدت کشنده هستند اما اعتیاد با قدرت بالا ندارند .
تدخین کراک در مصرف کننده حس نشاط ظاهری شدیدی به دنبال دارد که حدود 5 تا 7 دقیقه به طول می انجامد. اما پس از آن با افسردگی حاد، احساس بی ارزش بودن و ولع فراوان برای مصرف مجدد به این ماده ادامه می یابد . در یک دوره زمانی بسیار کوتاه این ماده کنترل مصرف کننده را در دست می گیرد و این الگوی رفتاری، به اعتیاد شدید می انجامد . پزشکان مدتهاست در حال مطالعه نحوه و مکان اثر گذاری مخدرهای صنعتی از جمله کراک روی مغز هستند . آنها دریافته اند که این مخدرها با ایجاد اختلالات جدی و تخریبی در فعالیتهای مغز فرد را در حالت هایی قرار می دهد که برای لحظه ای احساسی متفاوت داشته باشد .
یافته های پزشکی همچنان نشان می دهد که معتادان به مخدرها به ویزه از انواع صنعتی آن همگی در معرض آسیبهای اساسی به جسم و روان خود بعد از هر بار مصرف هستند . یافته ها تایید می کند که معتادان به مخدرها به خصوص صنعتی پس از استفاده از ماده مخدر همگی دچار بی اشتهایی ، افزایش فشار خون ، آسیب های کلیوی ، بیماریهای قلبی و عروقی و صدمه به مغز می شوند و قدرت یادگیری خود را از دست می دهند مخدرهایی که کراک در آن دسته قرار می گیرد می تواند مهارتهای حرکتی فرد را نیز تغییر دهد و تغییراتی شبیه بیماری پارکینسون برای مصرف کننده ایجاد کنند .
تدخین کرک در مصرف کننده حس نشاط ظاهری شدیدی به دنبال دارد که حدود 5 تا 7 دقیقه به طول می انجامد. اما پس از آن با افسردگی حاد احساس بی ارزش بودن و ولع فراوان برای مصرف مجدد به این ماده ادامه می یابد .
معتادان به کراک مانند دیگر معتادان به مخدرهای صنعتی بعد از هر بار مصرف این مخدر به دلیل اختلالات هورمونی که در فرد ایجاد می شود بشدت احساس تشنگی می کنند تا حدی که از نوشیدن آب سیر نمی شوند . آب اضافی منجر به تورم مغز و آسیب به بافت مغز می شود و فرد را به کما می برد و بعد از چند روز می تواند منجر به مرگ شود . اثرات تخدیری کراک امروز برای همه روشن است . ما چقدر فرزندانمان را با آثار منفی جبران ناپذیر آن آشنا کرده ایم؟ به چه میزان مهارت های نه گفتن و قاطعیت را آموزش داده ایم؟ با ایجاد جوی صمیمی و شاد در خانواده چقدر عوامل جذابیت های مضر خارج از خانواده را کاهش داده ایم؟ بیایید راحت از کنار قضیه عبور نکنیم و راه را برای ورود این تیرها به قلب جامعه و خانواده خود ببندیم.
چراغ ها روشن و خاموش می شوند. صدای موسیقی گوش را کر می کند. شدت رقص نورها هر لحظه بیشتر می شود. اشباحی میان تاریکی و روشنایی خانه به شدت هرچه تمام تر بالا و پایین می پرند. آنها خسته نمی شوند. انگار اصلاً خستگی برایشان معنایی ندارد. شور و هیجان آن قدر بالاست که فکر می کنی این آدم ها از کره دیگری با انرژی فوق تصور آمده اند. اما ، ساعتی بعد بوی مرگ فضای خانه را پر می کند...
24 ساعت بعد از آن همه هیاهو دیگر دراین خانه خبری نیست. همه چیز به هم ریخته است. کسی نای بلند شدن ندارد. هر کس گوشه ای خزیده و زانوی غم به بغل گرفته. دیگر رقص نور و موسیقی هم آنها را به هیجان نمی آورد. انگار همه مرده اند. بوی مرگ فضای خانه را گرفته. آدم های این جا حتی به اندازه ی یک آدم پیر و فرسوده هم توان حرکت ندارند. دیگر از آن همه فریادهای شاد خبری نیست. حالا حتی بعضی از آنها گریه می کنند. خیلی ها نای گریه کردن هم ندارند.
ساعت های قبل آنها سرشار از یک انرژی کاذب ، دنیا را در دستان خود می دیدند و احساس می کردند توان انجام هر کاری را دارند، اما حالا نه تنها دیگر دنیایی در دستانشان نیست که حتی توان از جا برخاستن هم ندارند.
اکستازی را باید جادوی مرگ در قرن حاضر خواند ، تأثیر این قرص نیروزا آن قدرها باقی نمی ماند و وقتی به پایان برسد دیگر از شور و هیجان خبری نیست. آنچه باقی می ماند افسردگی و احساس بیهودگی است. احساسی که ممکن است انسان را تا حد مرگ به جنون بکشاند.
باور نمی کنم خندیدن برایت آن قدر مشکل شده که برای انجامش مجبورشوی دست به دامان یک محرک خارجی شوی. محرکی که تو را شاد نمی کند. تو را به دست جنون می سپارد تا هرچه می خواهی بر سر خودت بیاوری. راستی بهانه هایت برای خندیدن تا به این حد ته کشیده که فکر می کنی اکستازی دوست خوبی است و بهانه بهتری برای خندیدن ؟ و با آن برای شاد بودن و برای این که در وجودت احساس کنی پر از انرژی هستی؟!
مواد مخدر و اعتیاد واژه های آشنایی است که تمام جوامع بشری به نوعی با آن دست به گریبانند. اما با شیوع بیماری هایی چون ایدز ، هپاتیت و ... اعتیاد شکل دیگری به خود گرفته است. در حال حاضر فردی که مواد مخدر مصرف می کند فقط معتاد نیست بلکه می تواند ناقل بیماری های بسیار خطرناک هم باشد. این در حالی است که همه جوامع بشری سالهاست در راه مبارزه با مواد مخدر گام برداشته اند و هزینه های گزافی هم پرداخت کرده اند. در کشور ما هم این هزینه ها چندان کم نبوده است. جدای از هزینه های مادی که برای مبارزه با این مواد به جامعه تحمیل شده است، صدها شهید نیز برای رسیدن به جامعه ای عاری از مواد مخدر داشته ایم. اما آیا با تمام این اوصاف در این راه موفق بوده ایم ؟
این سؤالی است که می توان به آن دو پاسخ داد: یکی این که اگر بخواهیم به آمارهای رسمی در این رابطه دلخوش کنیم باید بگوییم ثابت نگه داشتن نرخ رشد افراد معتاد یک موفقیت بزرگ است، اما آمارهای غیر رسمی نمی گذارد که ما خوشبینانه به این قضیه نگاه کنیم. رشد روز افزون استفاده از مواد مخدر صنعتی در جامعه واقعیت تلخ دیگری را به ما نشان می دهد و آن افزایش تعداد افرادی است که به مصرف این گونه مواد روی آورده اند.
استفاده از مواد مخدر صنعتی یا همان قرص های روان گردان ، بیشتر در بین جوانان شیوع پیدا کرده است و این در حالی است که در کشور ما همچنان مواد مخدر را تریاک و هروئین می دانند و کسانی که از این مواد استفاده می کنند مجرم اند. متأسفانه در قانون مبارزه با مواد مخدر، هیچ ماده قانونی در رابطه با مواد مخدر صنعتی وجود ندارد.
خوشبینانه ، قضیه این است که هنوز استفاده از قرص های روان گردان در بین جوانان ما شیوع پیدا نکرده است. اما آیا این امر واقعیت دارد؟
گشت و گذاری چند ساعته در پاتوق های مختلف و پارک های شهر به خوبی جواب این سؤال را می دهد. حالا ما فقط با اکس روبرو نیستیم. بلکه قرص های روان گردان با اسم های جدید و قدرت تأثیر گذاری بالاتر وارد بازار شده است. این مواد مداوماً به روز می شوند و ما هنوز در قانون مبارزه با مواد مخدر هیچ ماده قانونی برای رویارویی با توزیع کنندگان و مصرف کنندگان آن نداریم.
اکستازی چیست ؟
پایه شیمیایی اکستازی شبیه مسکالین و SPEED است. به اعتقاد بسیاری از متخصصان ، اکستازی مانند LSD جزوگروه مواد مخدر توهم زا و سرخوشی آور به شمار می رود. در ساخت اکستازی موادی همچون استون، نیترواتان، کلروفورم و یا حتی فورمامید به عنوان مواد پایه به کار می روند. موادی که همگی در صنعت شیمیایی و داروسازی کاربرد دارند و می توان به طور کاملاً قانونی آنها را تهیه و بعضی از این مواد را بدون هیچ منعی استفاده کرد. عموماً ساخت این مواد در آزمایشگاه های زیرزمینی صورت می گیرد. اما در مورد اکستازی قضیه فرق می کند. این ماده نه تنها در لابراتوارهای کوچک زیرزمینی تولید می شود، بلکه در کارخانجات بزرگ هم هست. در سال 1989 فقط در مرز آلمان و هلند 3/1 میلیون عدد قرص اکستازی مصرف شده است. اکستازی از طریق دهان و به صورت قرص همراه با آب مصرف می شود. در سطح خارجی این قرص ها اغلب اشکال و حروفی دارند که به همراه رنگ و ترکیبات رنگی، شدت و مدت زمان تأثیر و نوع ماده مؤثر آن را برای مصرف کننده مشخص می کند هر چند درستی این کدها قابل اطمینان نیست.
درباره عوارض سوء مصرف اکستازی هنوز اطلاعات قابل اطمینانی به دست نیامده و به دلیل اختلاف نظرهای فراوانی که در مورد عوارض منفی مصرف اکستازی بر سلامت انسان وجود دارد، دستیابی به اطلاعات جامع علمی و آزمایشگاهی درباره عوارض و آسیب های ناشی از مصرف این مواد مشکل شده است. به این علت عوارض ناشی از سوء مصرف تنها بر پایه تجربه های مصرف کنندگان و گزارش های مددکارانی که به طور دایم با این افراد سروکار دارند ارزیابی می شوند.
علایم مصرف اکستازی
البته علائم آنی مصرف اکستازی با فاکتورهای مختلفی مانند میزان دفعات مصرف، میزان خلوص ماده مؤثر، وضعیت روحی و جسمانی، انگیزه و موقعیت مکانی مصرف کننده ارتباط مستقیم دارد.
در واقع اکستازی همانند بسیاری از مواد مخدر دیگر فقط احساس اولیه مصرف کننده را تشدید می کند. این مواد تغییر ایجاد نمی کنند، مثلا احساس سرخوردگی و اندوه، تبدیل به شادی و سرخوشی نمی شود. شاید به همین دلیل اطلاق مواد روان گردان به انواع محصولات اکستازی چندان درست به نظر نیاید. همچنین برای بسیاری از افراد ، اکستازی محرک هیجان آور و در عین حال آرامش بخش است و علاوه بر آن تأثیرات توهمی و تحریک فانتزی را نیز به دنبال دارد. اما مصرف کنندگان پیش از آن که عوارض روانی مواد را احساس کنند ابتدا عوارض جسمانی مصرف مواد را تجربه می کنند.
در افرادی که برای اولین بار اکستازی مصرف می کنند، حدود 30 دقیقه پس از مصرف معمولاً افزایش ضربان قلب، تعریق شدید، انقباض عضلانی، عدم احساس درد بروز می کند. اما افرادی که به دفعات این مواد را مصرف می کنند احساس سوزن سوزن شدن بدن، بی قراری، ناآرامی و اضطراب را توصیف می کنند.
برای تشخیص عوارض ناشی از مصرف انواع مختلف مواد، همواره باید علامت ها و عوارض مصرف ، با مشاهدات به دست آمده آزمایشگاه های داروسازی و آزمایش های کلینیکی و نتایج بررسی و آزمایش قرص ها مقایسه شوند.
افزایش دمای بدن، فشارخون و همچنین افزایش فزاینده توان بدنی از آثار آنی جسمانی مصرف مواد هستند. از عوارض ناخواسته ای که ممکن است بروز کند می توان به تهوع، خشکی دهان، انقباض عضلات فک و همچنین عدم تعادل اشاره کرد. علاوه بر این مصرف اکستازی همراه با فعالیت شدید بدنی ممکن است عوارض جسمانی - روانی مانند کم آبی شدید، استفراغ ، ترس و واهمه شدید را در پی داشته باشد. این عوارض معمولاً پس از حرکت های شدید و طولانی در محل گرم و پرجمعیت به ویژه محفل های شبانه و پارتی ها بروز می کند که در موارد نادر منجر به سکته قلبی و یا مغزی نیز شده است.
مصرف کنندگان گاه تا حد مرگ می رقصند تا جائی که آب بدنشان به شدت کاهش می یابد و به دلیل مصرف مواد، سیستم گیرنده های درد در بدنشان مختل می شود و شخص مشکلات ناشی از کم آبی شدید را احساس نمی کند.
تأثیرات روانی
از نظر روانی مصرف اکستازی در بسیاری از افراد اعتماد به نفس را افزایش می دهد و شخص راحت تر با دیگران ارتباط برقرار می کند، به طوری که معاشرتی شدن، بی پروایی در رفتار و گفتار، احساس محبوب بودن و مورد توجه قرار گرفتن، احساس قدرت و نیروی فوق العاده داشتن، بروز رفتارهای هیجانی و تشدید امیال جنسی از آثار مصرف اکستازی گزارش شده است.
بزرگترین مشکل مصرف کنندگان اکستازی پایان سرخوشی اولیه است. زیرا با از بین رفتن تأثیر دارو و نشئگی حاصل از سوء مصرف یا به اصطلاح «اکستازی فیلم»، افسردگی شدید و عمیق بروز می کند. افسردگی همراه با عوارض دیگر مانند بی قراری، اضطراب ، خستگی و کوفتگی عضلات، همچنین بی انگیزگی و بی تفاوتی شدید در زندگی روزمره ، فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. در کنار این موارد میل مفرط و شدید به مصرف مجدد مواد نیز در فرد به وجود می آید که می تواند اولین قدم و همچنین قدم تعیین کننده در راه وابستگی روانی به مواد مخدر باشد.
عوارض دراز مدت
هنوز در مورد عوارض درازمدت سوء مصرف اکستازی اطلاع دقیقی در دست نیست. اما در این نکته که سوء مصرف اکستازی با خلوص بالا و به دفعات، کارایی و عملکرد سیستم عصبی مغز را به شدت دچار آسیب می کند شکی وجود ندارد. بیش از همه حافظه کوتاه مدت مغز دچار اختلال می شود. بعضی مصرف کنندگان می گویند که در حالت نشئگی حافظه کوتاه مدتشان را به کلی از دست داده اند اما در بعضی موارد حافظه دراز مدتشان فعال شده است. اکستازی مانند دیگر مواد مخدر سیستم ایمنی بدن را به شدت تضعیف می کند و آسیب پذیری بدن را در برابر بیماری های عفونی و ویروسی به شدت افزایش می دهد. علاوه بر آن ارگان هایی که کار دفع مواد سمی زاید بدن مثل کلیه و کبد را بر عهده دارند دچار صدمات جبران ناپذیر می شوند.
افرادی که مصرف را تازه شروع کرده اند زندگی روزمره شان هنوز تحت تأثیر مصرف قرار ندارد، اما پس از حدود شش ماه مصرف مداوم، اشتیاق مفرط و غیر قابل کنترل به مصرف دایمی در آنها به وجود می آید. ضمن این که اشتیاق به مصرف این مواد ، فرد را به سمت استعمال و مصرف مواد مخدر دیگر مانند حشیش ، کوکائین و حتی بعضی داروهای پزشکی روان گردان سوق می دهد.
مسئولان چه می گویند؟
دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر در زمینه قرص های توهم زا و مواد مخدر صنعتی می گوید: در مورد افرادی که قرص های توهم زا مصرف می کنند هنوز آمار دقیقی نداریم.
علی هاشمی می افزاید : در حال حاضر طبق آمار غیر رسمی اعلام شده تعداد افرادی که از قرص های روان گردان استفاده می کنند بین 45 تا 50 هزار نفر عنوان شده است. وی می گوید: متأسفانه در قانون مبارزه با مواد مخدر هیچ ماده قانونی برای مبارزه به افرادی که قاچاق مواد مخدر صنعتی را بر عهده دارند مشخص نشده است.
او تصریح می کند: تمام سعی و تلاش ما بر این است که در قانون جدید مبارزه با این مواد را بیش از پیش جدی بگیریم و مثل بقیه مواد مخدر با آن برخورد کنیم.
وی می افزاید: متأسفانه طی سال های گذشته به فرد معتاد به چشم یک مجرم نگاه می کردند و همین نگاه مجرمانه باعث شده تا برخوردها دراین زمینه برخوردهای قهری باشد به همین دلیل ما نتوانسته ایم آن طور که باید و شاید در امر مبارزه با مواد مخدر موفق باشیم.
هاشمی یکی از بهترین راه های جلوگیری از گرایش جوانان به استفاده از هرگونه مواد مخدری را پر کردن اوقات فراغت جوانان می داند و می گوید: باید هر قدمی که برای پر کردن اوقات فراغت جوانان برمی داریم هدفمند باشد. باید جوانان را در مسائل سیاسی و اجتماعی و زمینه هایی که گرایش به آسیب های اجتماعی را کمتر می کند فعال کنیم.
وی انفعال و سرخوردگی را از جمله دلایل گرایش جوانان به انواع مواد مخدر می داند و می افزاید: در حال حاضر جامعه ما با فقر نشاط روبروست و هر چه قدر بتوانیم با حفظ اصول و کم کردن خط قرمز ها در عرصه های فرهنگی و هنری از جمله سینما، تئاتر، موسیقی زمینه را برای فعالیت و استفاده جوانان فراهم کنیم می توانیم آنها را از روی آوردن به مواد مخدر بازداریم.
قائم مقام دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز در این باره می گوید: برای جلوگیری از گرایش جوانان به مواد مخدر یک ارگان یا نهاد نمی تواند به تنهایی موفق شود.
مجتبی جبل عاملی می افزاید: همه باید دست به دست هم بدهیم تا در درجه اول بتوانیم از گرایش افراد سالم به این مواد جلوگیری کنیم و سپس در صدد بهبود افراد معتاد برآییم.
وی تصریح می کند: نباید به معتاد به چشم یک مجرم نگاه کرد. نگاه مجرمانه طی این سال ها موفقیتی را کسب نکرده است. باید قبول کنیم و بپذیریم که معتاد مجرم نیست، بیمار است. این نگاه به فرد معتاد می تواند ما را برای داشتن جامعه ای عاری از اعتیاد یاری دهد.
جبل عاملی معتقد است : آن طور که همه می گویند مواد مخدر صنعتی در کشور ما آنچنان هم شیوع پیدا نکرده است و افرادی با این تبلیغات سوء می خواهند جوانان را به سمت استفاده از این مواد سوق دهند.
او در رابطه با فعالیت های ستاد مبارزه با مواد مخدر می گوید: این ستاد به تازگی سایتی را راه اندازی کرده است که عموم مردم می توانند با مراجعه به آن تمامی اطلاعاتی را که در زمینه مواد مخدر گوناگون و راه های درمان و پیشگیری از آن می خواهند به دست آورند.
حرف آخر
مبارزه با مواد مخدر و اصلاً بحث مواد مخدر، بحث تازه ای نیست. عادت کرده ایم آمارهای ضد و نقیض را از ارگان ها و نهادهای متولی مبارزه با مواد مخدر بشنویم. یکی می گوید 2 میلیون نفر، یکی می گوید5/3 میلیون نفر، یکی می گوید 6 میلیون نفر. به هر حال باید منتظر باشیم و ببینیم قانون جدید مبارزه با مواد مخدر چه زمانی تصویب می شود و به مرحله اجرا در می آید و چه تأثیری در مبارزه با این مواد خانمانسوز دارد !
آثار مصرف اكستازی
پرواز مرگ با قرص شادی ( قسمت دوم)
حمید 18 سال دارد. وی دانشآموز دوره پیش دانشگاهی است. حمید را در بخش اعصاب و روان یكی از بیمارستان های تهران بستری كردهاند. وی كه در حدود یك ماه پیش به قصد خودكشی رگ دست خود را از ناحیه مچ بریده است، در پاسخ به این سؤال كه چرا اكستازی مصرف می كند، میگوید: «شادی اش را نمی شود وصف كرد.»
دكتر آذردخت مفیدی، روانپزشك و روانكاو سازمان پزشكی قانونی كشور، آثار مصرف اكستازی را بر روان ، این گونه تشریح می كند: «روان به سه جزء خودآگاه، پیش آگاه و ناخودآگاه تقسیم می شود. در سطح خودآگاه، انگیزهها، رفتارها و احساساتی مطرح هستند كه نسبت به آنها آگاهی داریم. تفكرات و احساسات موجود در سطح پیش آگاه با تمركز قابل دسترسی اند و نسبت به سطح ناخودآگاه آگاهی نداریم. اكستازی به معنای جذبه است. جذبه ، حالتی در روان است كه در آن سطح خودآگاه موقتاً محو می شود و فرد در مقابل سطح پیش آگاه و ناخودآگاه خود قرار می گیرد. احساسات، تفكرات و اعمال ما را سطح خودآگاه كنترل می كند. با از بین رفتن كنترل خودآگاه، افكار و تعارضات ناخودآگاه بروز می كنند. مثلاً فردی را در نظر بگیرید كه از اجتماع وحشت دارد. این فرد در شرایط معمولی ارتباط صمیمانه ای با اطرافیان برقرار نمی كند. اما به دنبال مصرف این دارو، ترس خودآگاه وی از اجتماع محو می شود و تمایل فرد به برقراری ارتباطات اجتماعی افزایش می یابد. همچنین در شرایط طبیعی، مواجه شدن ما با عوامل استرس زا موجب ترشح هورمون های خاصی می شود كه بدن را در وضعیت فرار و گریز قرار می دهد. مصرف اكستازی نیز چنین وضعیتی را در بدن ایجاد می كند. تمام مكانیسمهای دفاعی بدن به كار می افتند و انرژی فرد زیاد می شود.
مهمترین اثر این دارو امنیت بخشی روانی است. به طور كلی، انگیزه انسان برای هر عملی از سه عامل منشأ می گیرد:عشق، ترس و گناه. این نوع داروهای روانگردان احساس ترس و گناه را در روان به حداقل می رسانند. در نتیجه، اعتماد به نفس فرد افزایش می یابد و تمایل طبیعی او برای برقراری ارتباط صمیمانه فیزیكی و عاطفی زنده می شود. هر فرد با رشد مكانیسم های روانی خود احساس امنیت می كند و با محیط پیرامونش سازگار می شود. اگر فردی احساس امنیت را با مصرف دارو یا ماده خاصی به روان خود القا كند، در درازمدت تواناییاش برای خلق چنین شرایطی به حداقل می رسد. یعنی اكستازی ، یك شخصیت كاذب ایجاد می كند و به دنبال قطع دارو، فرد به وضعیت روانی نابسامان اولیه بازمیگردد.»
دكتر فربد فدایی، روان پزشك و عضو هیئت علمی دانشگاه، در مورد آثار مصرف اكستازی می گوید: «این دارو باعث ایجاد احساس سرخوشی و قدرت می شود. توجه و تمركز فرد نیز به دنبال مصرف اكستازی افزایش مییابد.»
اثر MDMA، 20 تا 40 دقیقه پس از خوردن قرص اكستازی ظاهر می شود. احساس خشنودی، نشاط، صمیمیت و نزدیكی به افراد به شكل افراطی در فرد به وجود می آید. این آثار 60 تا 90 دقیقه پس از مصرف اكستازی به حداكثر خود می رسند و 3 تا 4 ساعت پس از مصرف از بین می روند و خستگی، اضطراب و افسردگی جانشین آنها می شود.
دكتر مهدیس كامكار، روان پزشك، به اختلالات دركی ناشی از مصرف اكستازی اشاره می كند: «درك هر پنج حس در فرد مختل می شود. یعنی فرد بدون وجود محرك خارجی، حسی را درك می كند. در حالت طبیعی، برای درك هر حس، قسمتی از قشر مخ فعال می شود. به دنبال ایجاد اختلال در سیستم اعصاب مركزی، مناطق مختلف قشر مخ بدون وجود محرك واقعی فعال می شوند. شایع ترین توهم در این میان مربوط به حس بویایی است. یا این كه فرد صدایی را می بیند و می شنود. اصطلاح جیغ بنفش را برای فهم بهتر این وضعیت مثال می زنم. یعنی هم صدای جیغ را می شنود و هم آن را به رنگ بنفش می بیند. همچنین، درك هر حس زیاد می شود. مثلاً فرد صدای شخصی را كه در نزدیكی او نشسته است از فواصل دوردست می شنود، یا ماه را لمس می كند. این وضعیت بسیار وحشتناك و رعبآور است و فرد دچار روانپریشی می شود. به دنبال مصرف اكستازی، شعور، آگاهی و روان فرد مختل می شود. او نمی داند كه كجاست، كیست و متعلق به چه زمانی است. همچنین، این ماده آستانه تحریك پذیری روانی را پایین میآورد.»
دكتر ساحل همتی گركانی، روان پزشك و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی می گوید: «اكستازی بر قدرت سنجش واقعیت اثر می گذارد و فرد را مستعد جنون می كند. این افراد بخصوص نسبت به حركات غیركلامی اطرافیان حساس می شوند. مثلاً فكر می كنند كه سایرین مشغول بدگویی از آنان هستند. مشكل دیگری كه در مصرف كنندگان اكستازی ظاهر می شود «سندروم پس از توهم» است. متأسفانه در نیمی از مصرف كنندگان، این سندروم بروز می كند. به این ترتیب كه شخص، پس از محو آثار اكستازی، تجربیات زمان سرخوشی را درك می كند. این وضعیت ناخواسته، موجب افزایش میل به خودكشی در این گروه میشود.»
افزایش قوای فكری، افزایش احساس رضایت از وضع موجود، افزایش انرژی بدن، احساس راحتی و آرامش، احساس نزدیكی و تعلق به دیگران، احساس عشق و یكدلی و بخشش و عفو، تقویت حس قدردانی، احساس عطش، كاهش تمایل به خوردن، اصرار به در آغوش گرفتن و بوسیدن دیگران، افزایش سرعت عمل، حركات غیرارادی چشم، غیرارادی بودن احساسات، پرچانگی و حركت دادن زبان و فك، دندان قروچه یا ساییدن دندانها به هم، گرفتگی عضلات، افزایش ضربان قلب، پرفشاری خون، بیقراری، اضطراب ، نگرانی، لرزش اندامها، افزایش دمای بدن یا كاهش آن، از دست رفتن آب بدن، سردرد، سرگیجه و از بین رفتن تعادل از دیگر علائم مصرف داروی روانافزای اكستازی هستند. به دنبال افزایش فعالیت سیستم عصبی خودكار و پرفشاری خون، فرد مستعدِ ابتلاء به حملات قلبی و مغزی می شود. به علاوه، گاه كاهش حجم آب بدن آنقدر زیاد است كه منجر به مرگ فرد درنتیجه كاهش حجم خون می شود. اكستازی ، هیپوتالاموس یا مركز تنظیم حرارت بدن را نیز تحت تأثیر خود قرار میدهد. در نتیجه دمای بدن مصرفكننده به شكل غیرقابل مهاری بالا یا پایین می رود.
تخریب روان و جسم
اكستازی اثرهای متعددی بر مغز می گذارد. این ماده یك واسطه عصبی ـ شیمیایی به نام سروتونین را آزاد و همچنین از بازجذب سروتونین جلوگیری میكند. واسطه عصبی ـ شیمیایی دیگری كه میزان ترشح آن تحت تأثیر اكستازی قرار می گیرد، دوپامین است . مقدار دوپامین مغز را كاهش میدهد.
تحقیقات اخیر نشان می دهد كه MDMA آثار مخربی بر مغز دارد. دكتر جورج ریكورته (GEORGE RICAURTE)، استاد عصب شناسی دانشكده پزشكی دانشگاه جان هاپكینز آمریكا، تصاویر كامپیوتری به دست آمده از مغز افرادی را كه اكستازی مصرف می كنند مطالعه كرده است: كسانی كه در طول 5 سال به طور متوسط 200 مرتبه قرص اكستازی مصرف كردهاند، هرچند از نظر رفتاری كاملاً طبیعیاند، درجاتی از تخریب مغزی را نشان می دهند. همچنین ارتباط معناداری میان دفعات مصرف اكستازی و میزان تخریب مغزی به دست آمد. دكتر ریكورته دریافت كه اكستازی در مصرف كنندگان دائمی خود 20 تا 60 درصد از سلولهای سازنده سروتونین را از بین می برد. تخریب این سلولها قدرت یادآوری و یادگیری فرد را كاهش می دهد.
دكتر حمید مرتضوی، روان پزشك و متخصص ترك اعتیاد می گوید: «مصرف طولانی مدت این دارو علائم روحی و روانی مشابه بیماران اسكیزوفرن ایجاد میكند.»
آرمیتا ف. دوبار در هفته به بخش دیالیز یكی از بیمارستانهای تهران می آید و چهار ساعت طاقت فرسا روی تخت دیالیز می خوابد. به لولـههای قطور دستگاه نگاه می كنم. خون از طریق یك لولـه به داخل دستگاه می رود و با لولـه دیگری به بدن آرمیتا منتقل می شود. چشمان جوان و غمگینش را به من می دوزد: «هرچه می خواهی بگو. جنس خوب و رفیق ناباب... قرص اكس این بلا را سرم آورده».
زوال حافظه كوتاه مدت، تخریب سلولهای قشر مخ، نارسایی كبد و كلیه ها، كاهش شدید وزن و ضایعات پوستی از جمله دیگر عوارض مصرف اكستازی است كه به تأیید سازمان بهداشت جهانی رسیده است. به اعتقاد یكی از محققان برجسته آمریكایی، قدرت تخریب اكستازی چنان است كه حتی با یك بار مصرف آن، احتمال از دست دادن 60 درصد از حافظه وجود دارد.
اكستازی بر ساختمان ماده وراثتی موجود زنده (DNA) نیز اثر می گذارد و نقایص ژنتیكی ایجاد می كند.
نام بهرام ق. در فهرست دریافت پیوند كبد قرار دارد. او 16 ساله است و تنها یك بار نصف قرص اكس خورده است. سموم موجود در این قرص ، كبد بهرام را از كار انداخته است. حالا او منتظر است تا بخشی از كبد برادرش را با یك عمل پیوند دریافت كند.
عطش مرگ
مواد توهم زا و روان گردان نسل جوان را تهدید مى كند
این دومین روز پیاپى است كه پدر وحید به بیمارستانى كه او در آن بسترى است، مى آید. بار اول براى عیادت از وحید كه در بخش بیماران كلیوى است به بیمارستان آمد و روز دوم به بخش بیماری هاى اعصاب رفت كه برادرزاده 18 ساله اش در آن بسترى و تحت مراقبت شدید است. وحید و پسرعمویش هر دو قربانیان مصرف اكستازى هستند. وحید در حالى كه لوله هاى قطورى به بدنش وصل شده اند نگاه غمگینش را به پدر مى دوزد و مى گوید: «... هرچه مى خواهى بگو، مى دانم كارم اشتباه بود. رفیق بد و قرص اكس كارم را به اینجا كشاند .»
وحید 19 ساله است ؛ قرص هاى اكس را با كمك دوستش تهیه کرده و تعدادى از آنها را به پسر عمویش داده است. به فاصله یك روز هر دو بعد از خوردن قرص ها راهى بیمارستان شده اند.
دكتر حمید مرتضوى روان پزشك و متخصص ترك اعتیاد مى گوید: «داروهاى توهم زا داروها یا موادى هستند كه به عنوان داروهاى روان گردان یا محرك شناخته شده اند و اثر خاص آنها ایجاد اختلال در ارتباط با واقعیت و تا حدودى افزایش سطح هوشیارى، دقت، تمركز و آثار خاص دیگر است اما ممكن است حتى با یك بار مصرف در افراد مستعد، علایم عصبى و روانى بروز كند و در مصرف حاد گاهى عوارض قلبى، مغزى ، فشارخون بالا و نارسایى كبد و كلیه مشاهده مى شود. گفته مى شود میزان مصرف قرص هاى اكستازى در میان جوانان و نوجوانان به شكل نگران كننده اى در حال افزایش است.
طبق آماری كه در سال 1380 از یك تحقیق به دست آمده است بیش از 40 هزار نفر در ایران اكستازى را تجربه كرده اند. اما وزیر بهداشت اعلام كرده كه به دلیل مسائل اجتماعى و سیاسى ترجیح مى دهد آمار مصرف كنندگان داروهاى روان گردان را اعلام نكند: «ما سعى مى كنیم به جاى اعلام آمار مصرف كنندگان داروهاى روان گردان، چنین مسائلى را در جلسات كارشناسى مطرح كنیم تا نتایج بهترى اتخاذ شود .»
به گفته " مسعود پزشكیان " وزیر بهداشت و درمان، سن مصرف كنندگان به سمت جوان شدن مى رود: «اما طبق آمار فعلى بیشتر مصرف مواد در سنین 25 سال به بالا صورت مى گیرد. »
امگا، دلفین ، لنگر، دكس، بیسكوئیت، صلیب سرخ، سان شاین، هوندا، بمب بى ، سوپرمن، قرص عشق، قرص شیطان، سوپر من و رنو ، قرص هاى اكستازى موجود در بازار ایران هستند.
"امیر محمد پیام " روان شناس و محقق در زمینه مواد اعتیادآور مى گوید: به طورى كلى موادى كه دركشور مصرف مى شوند به سه دسته مخدرها، توهم زاها، توان افزاها یا محرك ها قابل تقسیم اند.
دسته مخدرها با ماده مؤثر مرفین شامل تریاك، هروئین و مرفین از جمله موادى هستند كه ریشه طبیعى شان خشخاش است یا به صورت شیمیایى و صنعتى به گونه اى تهیه مى شوند كه روى گیرنده هاى مرفین مغز مؤثر باشند.
دسته دوم مواد اعتیاد آور، توهم زاها هستند كه تعدادى از آنها ریشه طبیعى دارند مثل حشیش، گراس، بنگ ؛ و تعدادى هم ریشه شیمیایى دارند كه آمفتامین ها، باربیتوراتها، متاآمفتامین ها كه (اكستازى جزو اینهاست) و داروهاى روانگردان شیمیایى دیگر مثل ال.اس.دى ، اسپید یا شیشه كه مستقیم روى مغز تأثیر مى گذارند و تفكر هدف اصلى تأثیرگذارى شان است. در واقع اگر مواد مخدر دسته اول "جسم " را تخدیر مى كنند، توهم زاها روى " تفكر" تأثیر مى گذارند.
دسته سوم مواد اعتیادآور هم محرك ها هستند كه ریشه طبیعى شان مثل كوكائین و ریشه صنعتى و شیمیایى آنها مثل كرك است.
"اكس" به شكل قرص هاى گرد و بیضى در رنگ هاى سفید، زرد، صورتى و قهوه اى به حالت پودر حل شده در شربت یا نوشابه، تكه یخ و آدامس مورد استفاده قرار مى گیرد. در ایران هر قرص بین3 تا 20 هزار تومان - بسته به نوع و درصد كیفیت و خلوص آنها - خرید و فروش مى شود. مهمانى ها و پارتى هاى شبانه اكس با شعار «بخور كه شاد شوى» برگزار مى شود و معمولاً از ابتداى شب تا نزدیك صبح طول مى كشد. این مهمانی ها نه فقط در كشور ما بلكه در آمریكا و اروپا نیز به «اكس پارتى» معروفند.
شاهین 20 ساله تجربه حضور در یكى از این مهمانی ها را این طور شرح مى دهد:«سالن تاریكى بود . در بعضى قسمت هاى آن غیر از نور چراغ هاى رنگى و گردان هیچ روشنایى دیگرى نبود. وقتى داخل آن جمعیت مى شوى دیگر صداى بلند موسیقى، بوى عرق و جیغ و فریادشان آزارت نمى دهد ، چون تو هم باید مثل خود آنها اكس زده باشى.
كسى كه مهمانى در خانه اش برگزار شده بود پسرى حدود 23 ساله بود كه به بهانه تولدش دوستانش را دعوت كرده بود و پدر و مادرش هم خانه نبودند. من هم به واسطه یكى از دوستانم آنجا رفتم. قرص هاى اكستازى را داخل ظرف یا توى نوشابه ها ریخته بودند و به مهمان ها مى دادند .»
شاهین خیلى زودتر از پایان گرفتن اكس پارتى، مهمانى را ترك کرده است:«بعد از خوردن قرص اكس احساس كردم تمام تنم عرق زیادى كرده و خیس آب هستم و حالت گـُر گرفتن داشتم و قلبم تند تند مى زد. طورى كه انگار مى خواست از سینه ام بیرون بزند .»
دكتر مهرداد احمدیه، پزشك و مدرس دانشگاه ، این نشانه ها را ناشى از مسمومیت با اكستازى مى داند كه ممكن است به كُما و مرگ مصرف كننده منجر شود:« در این حالت فرد به شدت عرق مى كند و حجم زیادى از آب بدنش را از دست مى دهد. تب بالا مى رود و تپش قلب خیلى زیاد مى شود و فرد احساس گرمازدگى دارد. احتمال خونریزى مغزى و حملات قلبى هم در این حالت بالا مى رود».
با وجود علائم ناشى از خطر آفرین بودن داروهاى توهم زا و روان گردان ، چه عاملى سبب مى شود استفاده از آنها به ویژه در میان نوجوانان و جوانان طرفدار داشته باشند؟ «شادى اش را نمى شود توصیف كرد. در آن حالت پر از انرژى مثبت هستى». اینها جملاتى اند كه محراب در توجیه مصرف اكس به زبان مى آورد و بعد ادامه مى دهد:«وقتى اسپید مى خورم، از هیچ چیزى ترس ندارم. با سرعت رانندگى مى كنم و لایى مى كشم. به قدرى سرحال و سرخوشم كه حاضرم دست به هر كارى بزنم كه در شرایط عادى برایم سخت است .»
حالت سرخوشى كه محراب مى گوید معمولاً 20تا40 دقیقه بعد از خوردن قرص اكستازى ظاهر مى شود و بعد از یك ساعت به اوج خود مى رسد. اما 3 تا 4 ساعت بعد ، دیگر خبرى از آن نیست. مهراب مى گوید:« بعد از این كه اثر مصرف قرص تمام مى شود، احساس خستگى مى كنم». به نظر او این اتفاق كاملاً طبیعى است: « بالاخره بعد از چند ساعت بالا و پایین پریدن و تحرك زیاد، هر كسى خسته مى شود .»
دكتر احمدیه که از دیدگاه علمى به این مسئله نگاه مى كند می گوید: « در مغز موادى به نام سروتونین وجود دارد. با مصرف اكس این مواد در سیستم اعصاب و مغز آزاد می شود و باعث تحریك سیستم مغزى مى شود اما در طولانى مدت سبب مختل شدن فعالیت آن مى شود. زوال حافظه كوتاه مدت و تخریب سلول هاى قشر مخ از آثار سوء مصرف این قبیل مواد است .»
" امیر محمد پیام " روان شناس مى گوید: « وقتى مواد توهم زا و روان گردان وارد خون مى شوند با افزایش قند خون و تپش قلب و به طور كلى با تأثیر بر سیستم سمپاتیك ، موجب افزایش عملكرد مى شود. به همین خاطر وقتى اكس مصرف مى كنند تمایل به تحرك، رقص و پایكوبى دارند و در دسته آمفتامین ها با تأثیراتى نظیر افزایش عملكرد، راحتى روابط و رفتارهاى پرخطر جنسى روبروییم». تمركز تفكر، افزایش كارآیى، خوش مشرب شدن و افزایش توان كار و اعتماد به نفس از جمله مواردى است كه مصرف كنندگان داروهاى توهم زا به عنوان تأثیرات مثبت این مواد یاد مى كنند. اما امیرمحمد پیام روان شناس معتقد است: «بیشتر این مسئله تلقین است ، چون اعتماد به نفس یا كارایى و توان فرد با مصرف این داروها به شكل كاذب افزایش مى یابد و فرد با تلقین به خود احساس نیرومندى بیش از آنچه باید مى كند. در حالى كه شما با تكنیك هایى نظیر یوگا، مدیتیشن یا مهارت هاى مدیریت استرس هم مى توانید به همین نتایج برسید .»
هنوز آمار دقیق و رسمى درباره تعداد مصرف كنندگان داروهاى توهم آور و روان گردان در ایران منتشر نشده است، اما به نظر مى آید حركتى هرچند آرام و آهسته براى تغییر الگوى مصرف مواد اعتیادآور در كشور شروع شده است.
امیرمحمد پیام این مسئله را ناشى از عملكرد سیستم و سیاستى در جهان مى داند كه مواد اعتیادآور را كارگردانى مى كند: «این سیستم به شكل یك نظام پویاى اقتصادى به نیازهاى مخاطبانش توجه مى كند و به دنبال ایجاد بازارهاى جدید مصرف است و كاملاً براى تولیداتش فرهنگ سازى مى كند و وقتى مى بیند در كشورها برنامه هاى پیشگیرى و كاهش تقاضاى مواد به روى نكاتى از مضرات مواد تأكید مى كند كه عوارض اش براى همه شناخته شده است ، سعى مى كند الگوى مصرف مواد اعتیاد آور را با مواد جدیدى جایگزین كند كه این مواد در تبلیغ و تعریفش عوارض قبلى را نداشته باشند. فرض كنید این طور نشان مى دهند كه اسم آن مواد مخدر است، اسم اینها محرك است. آنها با وابستگى شدید جسمانى همراه هستند نظیر هروئین و اینها اصلاً وابستگى جسمانى ندارند، هرچند وابستگى روانى كه عامل اصلى اعتیاد است در اینها شدیدتر است. مواد مخدر باعث انزوا و افسردگى مصرف كننده مى شوند، اینها موجب رقص و پایكوبى و در جمع بودن مى شوند و... بنابراین بدیهى است چون ساختار ذهن یا نگرش نوجوان اعتیاد با مشخصات ماده مخدر مثل هرویین است، این مواد جدید را اعتیاد محسوب نمى كند. این تكنیكى است كه سازندگان و تولید كنندگان مواد از آن استفاده مى كنند».
گروه سنى 15 تا 35 سال بیشترین گروه سنى در معرض خطر مصرف مواد توهم زا و روان گردان هستند. تعداد مصرف كنندگان در مردان دوبرابر زنان است. جمعیت جوان جویاى كار ایران كه با مشكلاتى نیز براى ادامه تحصیل، ازدواج و تفریحات مناسب روبروست. به راحتى مى توانند با شناخت نادرستى كه از این مواد پیدا كرده اند به سراغ مصرف آنها بروند با این تصور كه مى توانند كارآیى شان را افزایش بدهند ، براى لحظاتى مشكلات خود را فراموش كنند و حالت سرخوشى و امیدوارى پیدا كنند و در عین حال از لحاظ جسمانى و ظاهرى هم با مسئله حادى روبرو نشوند. این اشتباه در شناخت مواد اعتیادآور جدید توسط نوجوانان و جوانان با اشتباه والدین و خانواده ها در برخورد با فرزندان همراه با اشتباه مسئولان در برنامه ریزی ها و به روز نكردن تجهیزات و امكانات براى شناسایى و مقابله با مواد جدید مى تواند در آینده اى نه چندان دور، مصرف مواد توهم زا و روان گردان را همپاى مواد مخدرى چون تریاك و هرویین افزایش دهد.
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours میباشند رفتن به صفحه قبلی1, 2, 3, 4بعدی
صفحه 2 از 4
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید
بخش مشاوره زیر نظر آقا قاسمی کبریا به پاسخ سوالات شما میپردازد.
مطالبي كه دكتر قاسمي كبريا مي فرمايند با نام ايشان (kebria) منتشر مي شود و بقيه مطالب ارسال شده فقط
به عنوان همكاري در يك موضوع توسط كاربران ديگر ارسال شده و هيچ مسئوليتي متوجه موسسه قلم صنع نيست. قوانين مهم